یا لطیف
سلام بر همراهان عزیز و بهتر از جان
وبهتر است این جمله را استادصالح اعلا قرض بگیرم وبنویسم سلام بر همراهان جان.
اجازت دهید تا بخش دیگری از گفتمان فرهنگ را در پست بعدی پی بگیرم و با مطلبی که از سایت پارسینه قرض گرفتم تحت عنوان با اینها رفاقت نکن .!! بروز شوم
ضمن تشکر و سپاس فراوان از پیشنهاداتی که خصوصی بدستم می رسد وبا این وعده که حتما استفاده خواهم کرد دعوت می کنم با هم متن ذیل رامرور کنیم ودر صورت تکراری بودن پوزش خواهیم را پذیرا باشید...
از فرومایهای که بسیار سوگند میخورد، پیروی مکن.
[[«حَلاّفٍ»: بسیار سوگند خورنده. به حق یا به ناحق. «مَهِینٍ»: خوار و پست. رَذْل و حقیر.]] القلم[10]
.
هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ
بسیار عیبجوئی که دائماً سخنچینی میکند.
[[«هَمَّازٍ»: بسیار عیبجو. رخنهگر. بسیار بدگو و بد زبان. «مَشَّآءٍ»: پادو. تیزرونده. در اینجا با
.
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ
بسیار مانع کار خیر، و تجاوز پیشه، و بزهکار است.
[[«مَنَّاعٍ»: کسی که خویشتن را بسیار دور از خیرات و حسنات نگاه میدارد که کنایه از بخیل و تنگچشم است. بسیار بازدارنده مردم از انجام خیرات و حسنات (نگا: ق / 25). «مُعْتَدٍ»: متجاوز. تجاوز پیشه (نگا: بقره / 190، مائده / 87، توبه / 10). «أَثِیمٍ»: (نگا: بقره / 276، نساء / 107، شعراء / 222).]] القلم[12]
.
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ
علاوه بر اینها درشتخوی و سنگین دل، و انگشت نما به بدیها است.
[[«عُتُلٍّ»: درشتخو. سنگین دل. سخت روی و زشتخوی (نگا: روحالبیان). «زَنیِمٍ»: نشاندار به هرچه بدی و زشتی است. حرامزاده. البتّه کسی که مجمع بدیها و منبع زشتیها باشد، ناانسان و ناکس بشمار است، و از زمره انسانها محسوب نمیگردد.]] القلم[13]
.
- ۹۴/۱۱/۱۱
خانمی هستم 42 ساله... دوشیزه ام... از نظر ظاهری بسیار جوانتر از سنم هستم (حدود 26 تا 28 سال بنظر میرسم)
اما از نظر روحی کاملا در حد یه خانم با تجربه بالای 40 ساله هستم
همه خواستگارانم تا بحال از من کوچکتر بودند (زیر 30 سال)
اخیرا با پسر 25 ساله ای آشنا شدم که اصرار شدیدی برای ازدواج دارد- به گفته خودش آمادگی کامل برای ازدواج را دارد
شغل مناسب- خانه شخصی و ماشین و ... آمادگی ذهنی و روحی ...
اصرار دارد به خواستگاری بیاید- اما من احساس میکنم بیشتر ادعاهایش کذب بوده و شرایط روحی و مالی مناسبی برای ازدواج ندارد
از او خواستم برای چیزهایی که ادعا کرده مدارک و مستندات ارائه کند
اما او بشدت ناراحت شد و در پاسخ گفت: طوری حرف میزنی انگار من دزدم و تو پلیس!
ولی من نمیتوانم قبل از اطمینان از صداقتش اجازه دهم به خواستگاری بیاید
حالا بنظر شما من چطور میتونم مطمئن بشم که درباره شرایط خودش به من دروغ نگفته. آیا درخواست من در مورد ارائه مدارک و اسناد اشتباه بود؟
ضمنا این اختلاف سنی زیاد بنظر شما چقدر تاثیر منفی خواهد داشت در روابط ما
لطفا منو راهنمایی کنید