پاسخ:
راحله بانو سلام لطفا بگذر واین برای آینده ات است .نگذار اوضاع از کنترلت خارج شود بخشش از اصول ابتدایی زندگی مشترک است همین .
پاسخ:
من مشکل راسوال میکنم ولی به نظر من اگر چنین ناجوانمردی که متاسفانه حق هم دارد بکند مهریه تاریال آخر به خواهرتان تعلق می گیرد .به امید شفای عاجل کامل خواهرتان وتمام مادران و پدرانی که با چنین بیماری دست به گیریبانندوذکر خیری هم بکنیم از دو همسر فداکار وارسته وشریف که با وجود چنین مشکلی مردانه پای زندگیشان ایستاده اند و خواهر بزرگوااری که برای تامین مخارج سنگین مداوای همسرش به نان اور اصلی خانه بدل شده و با پراید مدام در حال تلاش وکوشش است و دخترش را هم به خانه بخت فرستاده است . سرکار خانم آ..خداقوت خسته نباشی خدا حفظت کند
پاسخ:
سلام وسپاس نمی شود کلیت داد که دوستیهای خیابانی یا همین نسخه ای که شما پیچیدید حتما عواقب وحشتناکی دارد . ذکر این نکته را ضروری می دانم اگر پسری دختری را بپسندد حتما تا خانه تعقیب می کند و بعد اتفاق مبارکی خواهد افتاد .ترانه بانو . امروز عمده ترین مشکلی که برای دخترکان کشور اتفاق افتاده تا ناکجا آباد کشیده شده اند فریب حرفهای بلهوسان بد ذات است حرفهایی که اساس زندگی اینده شان را زیرو کرده . واین مربوط می شود به میزان هوشیاری زرنگی شعور دختر تا فریب نخورد . آماری که من امروز از فریب خوردگان دارم وحشتناک است . پسرکی بد ذات تمام احساسات دختر دانشجوی موفقی را به بازیچه گرفته و بد تهدید به افشائ تصاویر می کند تا به نان و نوایی برسد. امروز گرگ سفتانی که بلدند چگونه حرفهای زیبا بزنند هستی بسیاری از خانواده هارا هدف قراد داده اند وبسیارند کسانی که خانه وکاشانه وهستی وسرمایه شاندر بسته های پیشنهادی کوئیستها سرمایگزار ی سود ده ووو هزینه زندگی اشرافی مکاران شده و خودتان حتما خوانده اید دیده اید شنیده اید . پس پیشنهاد می کنم که هوشیار باشیدو اعتمادتان را در منطقتان وفکرتان وشعورتان جمع کنید .واین باخودتان است .خوشبخت باشید سعادتمند
پاسخ:
.سلام سودابه بانو با عرض شرمندگی بخدا مسافرت نرفتم چند روزی دچار بیماری شدم و به محض بهتر شدن منزلم که در چندسال گذشته نیاز به مرمت داشت باهمکاری حامد احمد نژاد و بهنام نقاشی کردم و بعد دستگاه دچار اشکال شد بزودی شرح ماوقع را خواهم نگاشت از محضر شما و دوستان تا انروز جانانه پوزش می طلبم ممنون از شما
پاسخ:
سلام وسپاس در موارد مشابه که جواب داده . پیشنهاد می کنم از طریق پیامهای ناشناس اوضاع را به اطلاعش برسان و سعی کن بدون ایجاد بلوا و درگیری با متانت متوجه وخامت اوضاع بشود حتما خودش را جمع خواهد کرد ولی به صرف بازی با گوشی نمی شود قضاوت کرد جای نگرانی نیست سعی کن اوضاع را مدیریت کنی نه اینکه وخیم ترش کنی .ظاهرا خیلی حساس شده اید من امیدوارم این مسیله بخیر خوشی تمام خواهد شد جای پدر بخواهرت دلداری بده . امان از این گروهکهای اپلیکیشن که چها که نکرده اند
پاسخ:
ممنون .دقیقا همین است ممنون
پاسخ:
سلام نیکا عالی بود و مفید
پاسخ:
سلام زینب بانو
موفقیت شما ستودنی است در یک کلام شما بردید شما برنده زندگی ای شدید که حاصل متانت وصبرتان بود ومادرشوهرتان مانند شاهان قاجار باخت . شاید هرگز هم نفهمد . درود برشما زینب بانو ممنون ایکاش مادرزنها و مادرشهرها و ...قاتق نان نیستند قاتل جون نشوند ممنون بیشتر بما سربزن موفق باشید وسربلند
پاسخ:
یقینا بازی با کلماتی که شاهزاادگان عرستان که چند ده موشک خریده اند و حتی نمی دانند چه اتفاقی بعد از شلیک موشک خواهد افتاد خوب نیست هرانچه که رهبری فرمودند و ریس جمهورتاکید کردن کفایت می کند . واگر بیشتر ازاین هم لازم باشد هم از سران نظام و نظامیان باید شنید . تهدیدات ما در فضای مجازی باعث سیر عمودی محبوبیت انها خواهد که متاسفانه رعایت نمی کنیم .زدن کمپینهای محکومیت فاجعه منا و هشتکهایی با محوریت حجاج مظلوم و در اخر ضربه کاری پیشنهاد کمپین اوای مظلومان منا بهتر از شعرهای طتز بی سروته ای هست که ملت مودب وشجاع را باید انجام دهند
پاسخ:
تقصیر عربستان وقصور ما ممنون از شما به ان می پردازیم
پاسخ:
کاش اینگونه بود بار هم ممنون
پاسخ:
جز صبر برای شما و کمی جرات برای شوهرتان ودعا برای بهترشدن حال مادرشوهرتان پیشنهادی ندارم .اگر می توانی در حالی که مادرشوهرتان در حال غرغر کردن هست زیر لب زمزمه کنی کمتر ادیت می شوی . صبر کن و توکل کن یقینا مشکل حل خواهد شد
پاسخ:
ممنون اقا مهدی ممنون
پاسخ:
سلام بر حاچ داود موسوی رحکت خداوند بر اوباد
دیروز آقای جراح فوق تخصص کودکان (بیمارستان خصوصی طرف قرارداد بیمه) در حضور من و همسرم: آقای ایرانمهر، فردا تشریف بیارید مطب، کار مهمی دارم در خصوص وضعیت کوچولوتون.
من: میشه همینجا بفرمایید( همسرم وا رفته و رنگ پریده).
دکتر: نه، اینجا نمیشه مطرح کرد ضمنا فردا تنها بیاید.
( خواهش و التماس همسرم برای اینکه حضور داشته باشد بی نتیجه است، عصر همان روز دچار افت فشار می شود و تنها با تزریق آرامبخش آرام می گیرد، او مطمین است دکتر علیرغم ابراز رضایت ظاهری خبرهای بدی دارد، من سعی می کردم خودم را کنترل کنم و تقریبا یقین داشتم که خبر بدی در راه نیست).
روز بعد: همسرم اصرار دارد که او را هم ببرم، کودکمان بستری است و متقاعدش میکنم که بماند، وضعیت روحی اش به شدت خراب، دستها دچار رعشه و چشمها از شدت گریه، سرخ.
بالاخره به مطب می رسم و وارد اتاق می شوم. آقای دکتر نتایج آزمایش را نگاه می کند و از من می خواهد آرام باشم . این را که می گوید، استرس تمام وجودم را می گیرد و حالا وضعیتی بمراتب بدتر از همسرم دارم.
دکتر خیلی سریع می گوید: "همه چی خوبه و خدا رو شکر هیچ مشکلی نیست اما اینکه گفتم بیاید برای این بود که بگم درسته بیمه هزینه ها رو می ده اما حق ما پزشکارو می خوره، منتی ندارم عمل سنگین بود و انتظار دارم مبلغ ٩ میلیون تومن به این شماره حساب بریزید، لطفا این موضوع رو با کسی مطرح نکنید چون الحمدالله برای اختلاس های میلیاردی همه لالمونی می گیرن اما حق و حقوق ما پزشکا که مطرح میشه همه زبونشون درازه!".
الان که این ماجرا را می نویسم از شدت استرس ( روش بیان موضوع پول )، بعد از یک دهه، تبخال زده ام، پسر حاجی لندن نیستم که بگویم پولش مهم نیست هرچند مهم هم اگر باشد قانون طرف مرا می گیرد و عمل هم به خوبی انجام شده و حالا ابتکار عمل در دست من است و اینجا مراد اصلی ام روش طرح موضوع است، مرض هم ندارم که حکم کلی در مورد همه پزشکان صادر کنم،
مومن همیشه شاکر هم نیستم که بگویم :'بازم خدارو شکر قبل از عمل نخواست"(همسرم مثبت اندیش است و معتقد است اندک وجدان باقی مانده جراح با مشاهده وضعیت کودک و ضرورت عدم تعلل باعث شد تقاضا بعد از عمل مطرح شود) ،وکیل مدافع دولت هم نیستم که بگویم جایی هم که دولت حمایت می کند خودمان چطور سر گردنه را می گیریم، اینکه من چه واکنشی نشان داده یا خواهم داد هم مهم نیست(هرچند به هیچ وجه زیر بار حرف زور نخواهم رفت)،
مهم فقط یک چیز است : نیچه اگر می گفت خدا مرده ، من می گویم مردن و نمردن خدا آنقدری مهم نیست که در جامعه ما :" انسان ، آن هم نه انسان عامی ، یک انسان تحصیلکرده و مدرن، در باجگیری از یک انسان دیگر، آن هم نه انسانی در وضعیت عادی، ملاحظه این را هم نمی کند که دست کم رک و راست بگوید فلان قدر می خواهم بلکه با سواستفاده از وضعیت شکننده روحی پدر و مادر یک طفل شش ماهه، از همه عناصر تعلیق به سبک هیچکاک برای بهم زدن توازن روحی و جسمی استفاده می کند تا با یادآوری اختیار ترخیص و نیاز بیمار به تداوم نظارت پزشک معالج بگوید: ٩ میلیون!". خواستم بگویم انسانیت مرده است، مرده بود جای تاسف نداشت، زنده است اما به لجن کشیده شده .