شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها
  • ۰
  • ۰

مادر.....

یا لطیف

قلم فرسایی درباره ی خَلقی به نام مادر که به گفته ی پیامبر بزرگ اسلام(ص) بهشت زیر پای اوست، بسی دشوار است. وقتی سخن از مادر به میان می آید، باید قلم را به نام مادر هستی، حضرت فاطمه(س) متبرک نمود. ایشان مادر تمام عالم هستی است که تمامی کائنات از وجود نازنینشان به فیض می رسند.

فرزند
  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

  

میلاد دخت رسول اکرم حضرت زهرای اطهر (س)و روز مادر بر مادران حال و گذشته  و آینده  سرزمین مهر آفرین ایران زمین مبارک باد

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

   یا لطیف

همراهان سلام

بی هیچ توضیحی غزلی از( حکیم سنایی)تقدیم می کنم

تا شاید شبی چند بر این منوال بگذرد تا سلامی دیگر کنم ...


 جام می, غزلیات عاشقانه, شعر سنایی

الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی

که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی

کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم 

ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی

نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم

که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی

همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی

که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی

منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور

که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی

چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی

که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی

مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده

دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی

ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمین‌گاهی

ز غداری به هر راهی بگسترده ترا دامی

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

عید آمد

    یا لطیف

همراهان سلام عیدتان مبارک

نوروز


ببخشید لطفا که  بیشتر مطالب را کپی می کنم . با وجودی  که سر شار ازناگفته هایم

شاید با خوردن چند تا تخم کبوتر زبان قلم منم باز شد . خدارا چه دیدید ؟

پیشنهاد می کنم برروی متون با رنگ آبی کلیک کنید لطفا

سالی که گذشت ....

حاجی فیروز، پیک شادی یا گدایی؟

  • محمد ساعدی
  • ۱
  • ۰

نوروز مبارک باد

یا لطیف

همراهان سلام عیدتان مبارک .درود بر شما

نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به

حال روزگار

یا مقلب القلوب ،سال نو

نوروز، نخستین روز از ماه فروردین است که آریایی ها تا پنچ روز پس از آن، جشن برپا می کردند و پادشاهان به حقوق اطرافیان، مردم و بزرگان رسیدگی می کردند.(بیرونی، التفیهم)
ابوریحان همچنین درمعرفی فروردین می افزاید: آریایی های قدیم، اول فروردین را وقت نزول فروهرها (فرشتگان) از آسمان می دانستند و جشن "فروردین" برپا می کردند.
اما در آثار پیشینان آمده است که این جشن (نوروز) را جمشید، نخستین پادشاه آریایی برپا کرد، در واقع به روایت فردوسی در شاهنامه، برگزاری جشن نوروز همزمان با مراسم تاج گذاری جمشید بوده است:
به جمشید  برگوهر افشاندند
مرآن روز را روز نو خواندند
سرسال نو، هرمز و فروردین
برآسوده از رنج تن، دل زکین
(فردوسی)
با این توضیحات عید نوروز از سابقه ی طولانی در ایران برخوردار است، عیدی با آداب و رسوم خاص که بشارت آمدن بهار را می دهد و البته، ایرانیان باستان رسوم آن را به تمامی بجا می آوردند: از جمله پوشیدن لباس نو، دید و بازدید، هدیه دادن ، روشن کردن خانه ها با چراغ و آتش، تناول شیرینی یا حلوا، برپایی سفره ی هفت سین و...
با ظهور اسلام و گسترش آن در سرزمین ایران، با توجه به بار معنوی بالایی که این عید از آن برخوردار بود نه تنها از میان برداشته نشد، بلکه رنگ الهی گرفت. شیخ عباس قمی، در مفاتیح الجنان،روایت امام صادق(ع) را در باب آداب روز نوروز به تفضیل بیان نموده است.
برخی از علمای شیعه در آثار خود به حدیث و روایتی در تأیید نوروز بیان داشته اند که در اینجا به گوشه ای از آن اشاره می کنیم:
ابن فهد حلّی در کتاب المهذّب البارع روایتی از امام صادق (ع) خطاب به معلی بن خنیس نقل می َکند که به طور خلاصه به آن اشاره می کنیم: نوروز همان روزی است که پیغمبر (ص) براى امیرالمؤمنین (ع) در غدیر خم بیعت گرفت و روزی است که رسول خدا (ص) على (ع) را به وادى جنّ فرستاد تا از آنها پیمان بگیرد، و روزی است که بر اهل نهروان پیروز شد و روزی است که حضرت مهدی (ع) ظهور کند و خدایش او را بر دجّال پیروز گرداند هیچ نوروزى نیاید جز آن که ما در آن توقع فرج داریم، زیرا آن از روزهاى ما است که فارس ها آن را نگه داشتند و شما آن را ضایع نمودید معلى می گوید: امام (ع) آن را به من دیکته کرد و من نوشتم.
قاضی نعمان درکتاب شریف دعائم الاسلام جلد 2 صفحه 326 مى فرماید: "براى حضرت علی(ع) اهدائى آوردند، حضرت سؤال کردند اینها براى چیست؟ عرض کردند اهدائى روز نوروز است فرمودند: هر روز را اگر مى توانید نوروز قرار دهید؛ یعنى هر روز اهدا کنید به یکدیگر و صله بنمائید در راه خدا."خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت بجز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دریاب و در یاب
که دایم در صدف گوهر نباشد
غنیمت دان و می خور در گلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد
(حافظ)

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

چهارشنبه سوری

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

همراهان سلام


عکس/ قصه پر غصه چهارشنبه سوزی

در اثر بی توجهی به توصیه ها و هشدارهای چهارشنبه آخر سال، باز شاهد آنیم که هر ساله عده ای به طرز فجیعی می سوزند و تعدادی هم به سال جدید نرسیده سورشان به سوگ تبدل می شود.

، هر ساله شاهد آخرین سه شنبه سال و آتش هایی که در غروب و شامگاه آن به پا شده، هستیم.
 
بی شک با وجود تذکرات و هشدارهای امنیتی و پزشکی که هر ساله تکرار می شود و پخش صحنه های دلخراشی که در اثر بی توجهی به این توصیه ها رخ داده است، باز شاهد آنیم که هر ساله عده ای به طرز فجیعی می سوزند و عده ای دچار نقص عضو می شوند و تعدادی هم متأسفانه به سال جدید نرسیده و سورشان به سوگ تبدل می شود.
 
به نظر می رسد بی توجهی به عواقب کار و تنها به فکر شور و لذت آنی بودن به اضافه اینکه همه هم مدعی اند کارشان بی خطر است و تدابیر لازم را اندیشیده اند، سبب می شود که این قصه پر غصه هر ساله تکرار شود.
واقعا چه باید کرد


  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

تغییر مفهوم فقر؛ فقر قابلیتی   

در ادبیات جدید توسعه، فقیر به کسی گفته می شود که از قدرت انتخاب کمتر و محدودتری در زندگی برخوردار است.

تعریف رایجی که تاکنون از فقر ارائه شده، فقر اقتصادی بوده یعنی به کسی فقیر گفته می‌شد که از درآمد کمتری برخوردار باشد و البته این تعریفی محدود از فقر است. اما به همان نسبت که طی پنجاه سال گذشته در مفهوم توسعه تغییراتی ایجاد شده، معنای فقر نیز با دگرگونی و سیر تطوری همراه بوده است. توسعه از نگاه صرفاً اقتصادی و مبتنی بر تولید ناخالص داخلی (GDP)، به توسعه سیاسی و فرهنگی و تازه تر به توسعه انسانی متمایل شد تا جایی که برنامه های توسعه کشورها را زمانی موفق می دانند که به کاهش فقر بیانجامد. به همین نسبت ما امروز با تحول در مفهوم فقر مواجهیم.


امروز مفهوم فقر دیگر با فقر درآمدی و فقر معیشتی برابر نیست و از فقر فرهنگی، فقر انسانی و در دهه اخیر از "فقر قابلیتی" سخن در میان است. تعبیر اخیر از فقر را "آمارتیاسن" برنده جایزه نوبل اقتصاد مطرح کرده و نظر او و همکارانش به شاخص کاملتری برای سنجش توسعه انسانی کشورها تبدیل شده است.

قیر به شکل ساده و در معنای جدید کسی است که؛  

- دچار بی سوادی و تبعیض های جنسیتی است و به بهداشت و تغذیه سالم دسترسی ندارد.
- نمی تواند از لذت مطالعه بهره مند باشد و علاوه بر نگرانی از نداری، نگرانی های به مراتب بزرگتری همچون ترس از آینده با او همراه است.
- این فرد شاید پول و درآمد کافی هم داشته باشد اما از حضور در فعالیت های اجتماعی شرم دارد و یا عرصه مشارکت اجتماعی بر او تنگ است.

اگرچه درآمد پایین، یکی از اضلاع فقر قابلیتی محسوب می شود اما هرگز گویای همه ابعاد آن نیست. داشتن درآمد، رافع همه نیازها نیست. چیره شدن بر نارسایی های زندگی پیچیده امروز صرفاً با درآمد بیشتر ممکن نیست چه بسا با داشتن پول نتواند این نیازها را برطرف کند.

دولتها و ساختارهای اقتصادی و سیاسی که برای نجات شهروندان خود از چنگال فقر، توجه و تمرکز خود را بر افزایش سطح درآمدی مردم معطوف کرده اند، کار اساسی به پیش نبرده اند چرا که زمینه تولید فقر را نشانه نرفته اند. چه بسا کشورهای نفتی که توانسته اند بر فقر درآمدی عموم اقشار غلبه کنند اما فقر قابلیتی همچنان سایه سیاه خود را بر سپهر جامعه و زندگی مردم گسترانده است.
جان کلام اینکه:

- شهروندی که حق اظهار نظر ندارد، فقیر است.
- کسی که قادر به دفاع از حق خود نیست، فقیر است.
- شهروندی که از دسترسی آزاد به اطلاعات محروم باشد، فقیر است.
- شهروندی که به دلیل جنسیت خود از حقوق برابر اجتماعی محروم می ماند، فقیر است.

و اما عریان ترین جلوه "فقر قابلیتی" این است که فرزندانی که در طبقه محروم جامعه متولد می شوند، از فرصت های اجتماعی همسالان خود در طبقات متوسط و مرفه محروم  باشند.




  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

چند روز پیش فیلم مستندی از روستای اسماعیل آباد کوچکلو از جاده اختر آباد که به بخش قطعه چهار شهرستان زرندیه خوانده می شود و فاصله ی چندانی تا شهر یار ندارد  از سیما پخش شد .که در آن اوضاع آشفته و درهم بر هم و فقیرانه سی خانوار از جامعه ما به تصویر کشیده شد.وبعد از پخش این فیلم  اعتراضات گسترده ای در شبکه های مجازی شروع شد. از جمله معترضین گروه وزین زرندستان که منهای حقیر اکثرا از تحصیل کردگان درون شهرستانی وبرون شهرستانی هستند بود .خدا حفظشان کناد. از جمله منتقدین حقیر بودم . و همچنان بر نوشته وانتقاداتم اصرار دارم. انتقادات که بالا گرفت

 جناب مهندس کردی به عنوان پاسخگو وارد شدند و از رسیدگی به این مردم و مظلوم توسط سازمان عشایری  فرمودند .و به نکات دقیقی نیز اشاره داشتند به عنوان یک شخص حقیقی حاضر در فضای مجازی از پاسخگوی بودن جناب فرماندار تشکر می کنم .با این توضیح که  سوالاتی ذهنم را آشفته کرده است . که چرا گزیده ای از مستند که کلا فقر و فلاکت و نداری را داشت پخش شد؟و چرا از آبرسانی توسط سازمانهایی مانند سازمان عشایری حرفی به میان نیامد ؟

وسوال اساسی من این است با این بودجه اختصاصی از اراک که آقای فرماندار رسانه ای کردندوبا این پراکندگی روستایی و خشکسالی و نداشتنهای فراوان تاریخی و جغرافیایی .جناب آقای استاندار عزیز استان مرکزی  هیچکاری نمی شود برای این قشر محروم و مظلوم کرد؟لطفا توجه

بفرمایید.و اما

بابک خانی که به اعدام محکوم شد

چند ساله پیش بود دقیقا یادم نیست . تحقیق هم نمی کنم اصلا روز و ماه و سالش هم برایم مهم نیست ولی به یاد دارم که برای افشا بابک خان و دوستان فضای مجازی سنگ تمام گذاشت .نوشتند و نوشتند تا بابک از اسب سفید رویاهایش به اتاقی در اوین منتقل شد . اینکه بابک خان را دوستانی است بس گردن کلفت و دم کلفت بر کسی پوشیده نیست و پوشیده هم نخواهد ماند . و روزی روزگاری پرده ها کنار خواهد رفت . و دستها و پاها پشت پرده یکی پس از دیگری معلوم خواهند شد که درآن شکی نیست. یک اشاره کوتاه و عرضم تمام

روزنامه وقایع التفاقیه» وابسته به حزب ندای ایرانیان در گزارشی به حکم اعدام باباک زنجانی می پردازد. این روزنامه در این گزارش با عنوان«از سکوی نفتی تا سکوی اعدام» می نویسد: « روزی که مدیران جوان چند وبگاه خبری، «بابک مرتضی زنجانی» را به اتهام اقتصادی متهم کردند، کمتر کسی فکرش را می‌کرد، حکم اعدام برای مرد جنجالی فساد نفتی و دستیارانش صادر شود. بابک زنجانی آن‌طور که سخنگوی دستگاه قضائی کشور می‌گوید، به‌همراه دو متهم دیگر این پرونده در دادگاه بدوی محاکمه و دادگاه، این سه متهم را مفسد‌فی‌الارض تشخیص داده و به اعدام محکوم کرده است. بنابر حکم دادگاه آنها علاوه‌ بر اعدام، به رد مال شاکی و شرکت ملی نفت ایران و جزای نقدی یک‌چهارم پولشویی محکوم شده‌اند.»

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

تحلیل 1

یا لطیف

همراهان سلام

کمتر کسی را سراغ دارم که  جناب مستطاب قاضی پور نماینده محترم مردم ارومیه رانشناسد . ایشان اگرچه  ساده زیست است ودردفتری در ساختمان مجلس در زمانی که در تهران هست سکنا گزیده .( شواهد و قراین و عکس و تصاویر در فضای مجازی)ولی اعمال و رفتاری دارد دون شان  یک قانون گذارو کم نیست سخنان منسب به ایشان که در خور نمایندگی مردم غیوری  که قریب به یک سال در کنارشان بوده ام و از همه مهمتر ملاک خوبی از این مردم دارم که مرحوم استاد افشار استاد زبان و ادبیات فارسی دردوره دبیرستانم می باشند که عزیزان هم دوره ای در قبل و یک سال بعد از انقلاب حتما با درس و بحث ومتانت و ادب ایشان آشنای هستند

.خدایش رحمت کناد و همه را و بخصوص این حقیر سر را پاتقصیر را به راه راست هدایت کناد . و برهمین اساس یک راست سراغ تابناک می روم و چند تحلیل فرا جناحی انتخاب  و دعوت می کنم با کلیک  برروی متن داخل پرانتز  ذیل کاریکاتور با من همراهی کنیدبا درود برشما و

آقای قاضی پور این گفتار و کرداردر شان یک نماینده مجلس نیست لطفا خودت را جمع کن

  • محمد ساعدی