شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها

۱۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یالطیف

حضور متخصص اطفال

در مرکز نیکوکاری دارالحسن علیه السلام

معاینه رایگان (مختص نیازمندان)

حضور عموم آزاد است.

زمان: پنج شنبه مورخ14/12/1393

جهت اخذ وقت قبلی با شماره زیر در ساعات 14-8 تماس حاصل فرمایید.

45223141-086

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یالطیف

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم...

حضرت فاطمه

آمدم حال تو را از در و دیوار بپرسم.

ای سفر کرده جاوید من، ای مادر خوبم.

آمدم بر غمِ بی مادری ‌ام زار بگریم.

آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم.
آه ای ظلمت سنگین پر اندوه. نیک دانی که چه شب‌ها لب او گرم دعا بود؟ آخ ای خانه خورشید، گواهی. که به هر لحظه به لب‌های زنی غم‌زده گلبانگ خدا بود.
وای، وای ای در و دیوار که این گونه خموشید بدانید‌، آن‌که یک عمر پر از حادثه مهمان شما بود، آن‌که کوچید از این خانه به سرمنزل جاوید، پای تا سر همه آئینه ایمان و صفا بود...
آه ملک‌ها، آه ای همه وسعت تاریکیِ شب‌های مدینه بدانید... بدانید که در گوشه‌ی سجاده‌ی مادر، همه نور خدا بود و همه درد ولا بود. به هر دور تسبیح که چرخید، همهْ عالم و آدم، در آن سوزِ دعا بود.
آمدم مادر خوبم، آمدم تا که به خود بار دگر زهر یتیمی بچشانم. آمدم تا که به یاد تو شبی زار بگریم. تا که شرح غم بی‌مادری ام را، به فضا و در دیوار بگویم.
آمدم تا که پیشانی خود را، چو تو برخاک عبادت بگذارم. گل اشکی بفشانم، آبی از دیده ببارم...
آمدم  باز که سر بر در این خانه بکوبم، آمدم بر غم بی مادریم زار بگریم...
آه ای مادر غم‌ها، آه ای مادر خوبم...

 پیشنهاد ما خواندن:
"فاطمه فاطمه است": متن کامل نوشته دکتر علی شریعتی

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
یا لطیف

کتابسوزی واژه آشنایی است که لرزه بر اندام فرهنگ و ادب یک ملت می اندازد. تاریخ در لایه لایه خاطره خود کتابسوزان های بسیاری به یاد دارد؛ با وجود فاصله تاریخی میان این اقدامات می توان کتابسوزی را وجه اشتراک همه افرادی در تاریخ دانست که با دیکتاتوری نسبتی داشته اند.

روزگاری نازی ها بیش از 25000 جلد کتاب متضاد با ایدئولوژی خود را که فساد آن را از فساد غذا برای بچه های آلمانی می دانستند، در آتش سوزاندند و روزی مغول کتابخانه های ایران را به آتش خشم خود کشید. دانشنامه کتابخانه و دانش اطلاعات در این مورد نوشته است که «یک بار دیگر تمدن عظیم ایرانیان به وسیله ی مهاجمین نابود شد؛ این بار به وسیله قبایل مغولان و تاتارها (۱۲۲۰ میلادی)؛ آنها مساجد را تبدیل به طویله اسبانشان کردند، کتابخانه‌ها را سوزاندند و از نسخه‌های گرانبها به عنوان سوخت استفاده کردند». امروز هم داعش، یاد آنها را زنده می کند و به گفته منابع خبری با حمله به کتابخانه مرکزی موصل 100 هزار جلد کتاب را از بین می برد. در این میان مجموعه روزنامه‌های عراقی که حدود یک قرن پیش انتشار یافته اند و نقشه‌ها‌، کتاب‌ها و مجموعه‌هایی از دوره عثمانی به بعد نیز طعمه حریق داعش شده اند. کتابسوزی های عمدی در عراق، مساله ای که دبیرکل یونسکو نسبت به آن هشدار داده بود و آن را شاهدی بر اجرای نوعی پروژه وندالیستی دانسته بود که  هم حیات انسان و هم خلاقیت هوشمندانه بشر را هدف قرار داده است.وتتخریب مجسمه و نمادهای دیرین و.. هم مورد هجوم بدویون تکفیری قرار گرفته است.

فرهنگ ستیزی داعش در موصل... صباح زنگنه: داعش می خواهد در تاریخ، فرهنگ و اندیشه ها گسیختگی ایجاد کند

.آری در شهر موصل عراق از زمان تهاجم نیروهای داعش شمار زیادی از نمادهای فرهنگی بدست تروریست ها ویران شده از جمله مقبره شاعر بزرگ «ابو تمام»، موسیقیدان و شاعر نامی عراق «عثمان الموصلی»، نابودی آرامگاه مورخ نامی «ابن اثیر»، سوزاندن بیش از هشت هزار دست‌نوشته باستانی کتابخانه موصل در آتش. لک ننگ دیگر ی بودبر کشتارهای فجیع برده فروشیها زبان بریدنها سوزاندنها و کشتار پشت کشتار .کشتاری وحشیانه ای که هیچ چشمی طاقت دیدنش را ندارد تکفیریها تاکنون چندصدهزار انسان بی گناه را به مسلخ جهل برده وسلاخی کرده اندو میلیونها آواره وبرده از زنان وکودکان بر جوامع اسلامی تحمیل کرده اند واینها سوای برده های جنسی هستند که هرروز از از سرار جهان وازمرزهای لاییکهای ترک تحت عنوان جهاد النکاح وارد عراق و سوریه می شوند. و جنایتهایی که قلم شرم از نگارشش دارد. متاسفم انسانهایی چون اردغان وعبدالله گل وپادشاه عربستان وامیر قطر و رییس امارات عربی متحده  نتانیاهو  وتکفیریها در قامت یک انسان هستند. از قرایین اینگونه برمی آید که کشور بعدی که کاندیدای سالاخان تکفیری  برای قتل و غارت ویرانی و فجایعی که بیش از سه سال است در کشور زیبای سوریه و  واستانهای زیبای کشور عراق و لیبی شاهد بوده ایم می باشد و می طللبدکه.تصمیم گیری کشورهای که محور مقاومت نام برده میشوند در مور کشور زیبای یمن بی تفاوت نباشند زیرا تجربه نشان داده هر زمانی ادمکشان انجمن کنند(1) اتفاقی در شرف تکوین استت واین اتفاق در چند روز گذشته افتاد بعنوان یک انسان امیدوارم که تمام نقشه هایشان نقش بر آب شود و مردم مجاهد یمن وبخصوص انصار الله  در دامهای خطرناکی که برای کشور یمن پهن کرده اند نیافتند وچاه کنهای  ضد بشر در ته چاه بدبختی و مرگ خود کنده قرار گیرند ما برای نیافتادن چنین اتفاقی دعا می کنیم وامید شیعیان نیز فریب شیادانی که با فریب ظهور منجی همپای تکفیریون در این آشوبهایند . نخورند . و علما و بزرگان در این زمینه کوشش وافری بنمایند . زیرا طی چند روز گذشته ماشین اطلاع رسانی منحرفین فعالتر شده وهمنوا با تویت های بیشمار تکفیر سعی در ایجاد بلوای ملک صبا را دارند و کشتار مردم بی پناه یمن را نشان دیگری از ظهور منجی که هیچ شباهتی با جضرت حجت بن الحسن روحی له الفدا (عج) ندارد می دانند ضمن دعا دست به دامن علما و خود حضرت می شویم و امیدواریم شاهد نابود تکفیریون تحت هر عنوان
و نامی که هستند باشیم و خداوند فرج منجی عالم بشریت بقیه الله مهدی موعود(عچ) را نزدیک گرداند  وبا نابودی کفر والحاد وستم جهانی پر از عدل پی ریزی فرماید . امروز ویدئوهایی که از بردگی زنان وکودکان بخصوص دختران شیعه  و ایزدی وکشتارهای خارج از تحمل آدمی در فضای مجازی انتشار می یابد سبعویت ماشین کشتار انسان نماهایی است که به نظر می رسد دستکاری ژنتیکی شده اند .اگرچه ریشه تاریخی چنین قساوتی را در کربلا و با اهل بیت رسول الله (ص)را شنیده بودیم و امروز برای جهانیان قابل لمس است آنچه که برای سرور شهیدان و امام مظلومان امام حسین ,(ع)گذشته است .  السلام علیک یا با عبدالله....................................................
..........................................................
1  "نشست السیسی مصری اردوغان لاییک و شاهزادگان عربستان و.
تکمیلی:
 
.

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

در روز ولادت حضرت زینب در ذیل پیامی که در وب وزین زرندستان برای استادم چراغی ارسال نموده بودم شعری سرودند و علی رقم قرار دادن در صفحه اصلی زرندستان به وبلاگ شهرخوبان بعنوان نظر ارسال کردند واین لطف جناب چراغی بارها وبارها با نظم ویا نثرفاخر شامل حال این حقیر شده و هزاران بار از ایشان تشکرمی کنم .با تقدیر فراوان از ایشان پیام و جوابیه ام را ارسال میکنم اگرچه هرگز خود را در حد واندازه جناب چراغی ندانسته و نمی دانم. لطفا بخوانید

سلام سلام سلام

« سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ » سلام، سخنی است از سوی پروردگار

مهربان. با هدیه کردنِ سلام به دیگران، مهربانی را از آفریدگارِ بزرگ،

دریافت کنید. پاسخِ پیامِ مهرآمیز دوستی را که در بخشِ پیام ها

نگاشتم، برای همه درج می کنم و به همه ی دوستان و

همشهری هایم، تقدیم می دارم:

سلام بر تو و بر روی ماه تابان باد

سلام بر تو و بر مهرِ شهر خوبان باد

سلام بر تو و بر مامنیه، ولایت ما

سلام بر همه ی مردمان و نیکان باد

سلام بر تو و بر شورجه و ابول آباد

به آب های زلال قنات، فراوان باد

به باغ های پُر انگور منصور آباد هم

هزار شوقِ سلام من و هزاران باد

«سلام بر همه، الّا سلام فروش!»*

سلام بر تو و لبخند و روی انسان باد

چراغی از ره مهر و کرم بکن روشن

چراغ جان شما روشن و درخشان باد

5 جمادی الاوّل سال 5 هجری قمری برابر با 5 اسفندجان امسال، ولادت

شیرزن میدان شجاعت و فصاحت ، زینت پدر و رحمت عام و زبان علی

درکام، بر شما و همه ی دوستداران خاندان عصمت و طهارت و بر پرستارانِ

زحمت کش و مهرورزان بیمارستان ها و بر همه ی سخنوران عرصه ی ادب

و کلام و مهرِ تمام، سرشار از خیر و برکت باد .

اجازه دهید برای دوری از اطناب .چند بیت اول و آخر را قرار دهم وتمام شعر را روزی از روزهای خدا به شرط بقا به زرندستان ارسال خواهم کرد

سلامی چو بوی خوش نسترن

نثارت .چراغی. استاد من

سلامی خوشبو چو گلهای باغ

به گرمای خورشید و داغ داغ

سلامی که از عشق آکنده است

مر اورا سلامی که زیبنده است

.................................

خدایا محمد علی را بپای

نمای اوستادم .حاجت روای

 خدایا تو دانی و این ساعدی

بر اعمال .ممد .تو خود شاهدی


  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

صبح روز دوشنبه 4 اسفندماه 1393 مراسم رونمایی از کتاب غزلیات بیدل با تصحیح انتقادی دکتر سید مهدی طباطبایی در محل کافه کتاب دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
مراسم راس ساعت 10 و با حضور اساتیدی از دانشگاه شهید بهشتی و علامه طباطبایی آغاز شد. نخستین سخنران آقای دکتر وفایی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در سخنانی کوتاه از نقش بیدل در پیشبرد اهداف ادبیات فارسی گفت و در ادامه از دکتر طباطبایی تشکر و قدردانی کرد.لینک خبر http://www.sbu.ac.ir/Lists/News/DispForm.aspx?ID=15343
رونمایی از کتاب غزلیات بیدل دکتر منصور میراحمدی  دکتر سیدمهدی طباطبایی مصحح  (2).JPG


به جناب استاد دکتر طبا طبایی که موهبتی بزرگ برای شهرستان است بابت تلاشهای بی وقفه از تدوین تا چاپ این اثر ارزشمند تبریک می گوییم.  . جناب دکتر سید مهدی طبا طبایی موفقیتتان روز افزون و سلامتی وسعادتان آرزوی ماست پایدار باشید انشاء الله
واز جناب
دکتر وفایی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به سهم خود سپاسگذاری می کنیم    رونمایی از کتاب غزلیات بیدل دکتر منصور میراحمدی  دکتر سیدمهدی طباطبایی مصحح  (4).JPGدکتر طباطبایی          
  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یالطیف


نُستالُژی کتاب های دبستان و دبیرستان

 
بوی ماه مهر، ماه مهربان

و آموزگاران و دبیران
همه ی کسانی که به مدرسه رفته اند، یاد و خاطره هایِ شیرین و گاه
نیمه شیرین از مدرسه و کتاب های درسی دارند.
شما دوستانِ زرند و خرقان، آیا نمی خواهید، خاطراتِ خود را از

مدرسه و همشاگردی ها و آموزگارانِ خود، برای ما بنویسید و بفرستید

تا در وب زرندستان، به نام خودتان، درج کنیم ؟! .
و

یکی از اتفاقاتی که آدمی را به وجد می آورد موفقیت یک همشهری و در کل یک هم وطن است امشب سرکارخانم یکه تاز را زیارت کردم و بعد از احوالپرسی از چاپ کتابش گفت وباور کنید که دیگر




چیزی را نشنیدم اصلا یادم نیست حضورا تبریک گفتم یا نه .یا حتی خدا حافظی کردم یا نه. هرچه بودگذشت.

ولی اینجا .سعی میکنم تلافی کنم وضمن ابراز خوشحالی از چاپ کتاب سمیرای دیار این اتفاق نیکو را به بانو شعر زرند سرکار خانم یکه تاز تبریک  بگویم و بر ادعای پیشین خود که سمیرای یکه تاز در ادبیات فارسی حقی بیش از اینها دارد اصرار دارم . موفق باشید سرکارحانم یکه تاز

.توضیح:

با عنایت پروردگار متعال 

اولین مجموعه شعر باعنوان "شایدیک روز عاشق شوم"توسط انتشارات شاملو منتشر شد.

اشعاراین مجموعه ی 64صفحه ای  مشتمل بر 37 اثر می باشد که 

در بر دارنده ی مضامین عاشقانه و آیینی است

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

54e0441c0f2c4lvb.jpg

خدایا !! به عدد قطرات بارانی که بر ما فرو فرستادی شکر

خدایا برای سپید پوش کردن زمینهایمان با نعمت زیبای برف  شکر

خدایا توخود می دانی اوضاع آب در شهرستان ما مانند اوضاع ورزش .خوب نیست.!!!

خدایا نگرانی از نیامد برف و باران بر نگرانی افتتاح نشدن بیمارستان امام رضا (ع)وساختمان اداره ارشاد ودرست نشدن ورودی شهرها و..بیش از پیش آزارمان می داد .خدایا تو فراموشمان نکن

سرزمینهامان را آباد ودشتهامان سر سبز و رودخانه هامان را پرآب وسدهامان را از آب زلال سر شار کن

ای مهربانترین مهربانان

بگذار خیال کنند ما نمی فهمیم ما نمی دانیم ولی تو می دانی که ما از جیک وبوک اوضاع با خبریم

همین که تو بدانی که ما می دانیم کافی است شاید ..باد بگوششان برساند این دانستن مارا  !!!!

مرتبط:

برداشت آب در 317 دشت ایران ممنوع شد

درست می بینید؛ این سد است

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

صادق را در اولین سالهای شروع انقلاب شناختم وبرای او در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری هرچه را که در توان داشتم گذاشتم دکترسید صادق طباطبایی مردی که همیشه دوستش خواهم داشت .در این بارهخواهم نوشت .واین دومین وعده من است 1--مرحوم مشفق کاشانی 2--سید صادق طباطبایی

برای هردو آنها رحمت وغفران اللهی مسئلت دارم


باکمال تاثر مطلع شدیم حاج علی شارقی بعد از تصادف و به سربردن چند روز درکما دعوت حق را لبیک گفت .از خداوند بزرگ میخواهم این مرد مهربان کوشا که درکسوت بنایی خدمات قابل ستایشی به شهر وشهرستان کرد واز جمله استادکاران ساختمانی بود که اکثر کارگرانش را در تابستانها از دانش آموزان رده سنی دبیرستان انتخاب می کرد و صراحتا معتقدبود که با استفاده ازآنها زمینه کمک به خانواده هایشان رافراهم می کند .

خدایش رحمت کناد و به خانوادههای داغدیده وعزادار ش صبر و اجر عنایت فرمایدآمین

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

قصیده ای به گویش ساوجی از شاعر فقید استاد حاج ابوالفضل قاضی اسدی. با این توضیح که:
 چمعه هفته گذشته سالگرد در گذشت این شاعر شیرین سخن ساوجی بود متاسفانه اطلاعاتم در مورداین شاعرودفاتر اشعارش کمی کمتر ازصفر است از مرسل این قصیده اگرچه هدفش چیزدیگری بودوآن را  در ابتدای این قصیده آورده بودتشکر میکنم . ولی احازه دهید این قصیده را فارغ از هر مسئله ای !!!ترنم کنیم   توضیح دیگری که لازم است عرض کنم این است  که: گویش ساوجی  و مامونیه .امیراباد وزرندکهنه فقط کمی تفاوت دارد که همین مقدار کم هم توضیحات زیادی می طلبد که امیدوارم اساتید بزرگوارم که در باره گویش زرندی فعالیت بسیاری دارند در این باره توضیح دهید که اگرچنین محبتی بنمایند مارا بیش از پیش مورد تفقد قرار داده اندکه پیشاپیش قدر دان زحماتشانم واما ..لطفا با هم ترنم کنیم
"یادته "
داد حسِن بَشتی بَرفتی توی تهرُن یادته
باسه ما بیاردی یِی روز دوتا مهمُن یادته

ناهارا دملَمه و اِشکنه هام رب اِنار
وقت شُم ترخینه و کِشک بادنجُن یادته

عصریا نون و پینیر و سبزی هام نون لِواش
کنار بَغچه دَم دَر وَرِ ایوُن یادته

بَربَر گله داد اِکبر چوپُن میامد
وقت شُم اِز کوچه و سمتِ بیابُن یادته

توی حِوض خونمون یادش بخیر اُو میامد
اِستکُن کتری و چایی کوزه قلیُن یادته

کرسیای آتشی و توت و تَنده زِردآلو
اوستونگای قِشنگ تو زمستُن یادته

نصف شِو تِندور خُنه رو نَنِم روشِن میکرد
بوی نون دستی داغ و نون تافتُن یادته

جا پوفِی تو دَکونا بیستوی اِنجیل مغزی بود
چراغِ لَمپا و قند و بندِ تنبُن یادته

اون روزا هیچ گپی اِز آپارتمُن سازی نبود
انباری سفید میشد هام گِچ والمُن یادته

دووارای کاگلی کوچه پُر مرغ و خوروس
نهر اُو و اُردِی و غاز و بوقلمُن یادته

مِجری جای کابینت کولول جا پارچِ پیرِکس
قَزقُنای مِسیمون بجای تفلُن یادته

نَنِم جای تیلیفُن باس هِمسادِ هوی میکشید
باس ناهار رِوغن میخام آبچی بَگُم جُن یادته

تُرخِ مرغ رِسمی رنگ کرده عیدی هامدادِن
از بُلا طاقچه گِل رَف تو کماجدُن یادته

یِلی و هالای هَم ملّه ییا تامشایی بود
ساز نِوروز و دُل مِشدی بُلاخُن یادته

سورکو سنگی بود بجای چرخِ گوشت مولینکس
جای اِف اِف کیلیته چوبِ کُلُندُن یادته

کُد پستی تو سُوِه خُنه میزیِدالله بود
رییس پُست خُنه و کاغذ وِلوکُن یادته

عمل جِراحی رو دِلاکا اَنجُم میدادن
بخش اورتوپدی بود گوشه میدُن یادته

بِچه همسادِمون اُولِه و سونجِی میگیرُفت
هِمسادِ باسِش میاورد اُو بارُن یادته

تَنبُن کِرباسی و پیرَنایِ بیشور بیپوش
گیوه کِرموشایی اون مُد ارزُن یادته

کِلب حسین دَس نِمازُ هام اُو بِلکِه میگیرُفت
ما رو هِم صدا میزِد او اِز لِوِ بُن یادته

پُلی کیلینیکِ ما بود دَکُنِ میز اِبطالب
تجویزِش آُوشومِک عناب و سِپستُنن یادته

بُبای مِن سَحَرا مارَمِضُن اَذُن میگفت
صُبِ زود تاریک روشِن وقتِ خوروس خُن یادته

شِو عید نِوروزا بو پِلو ماهی میامِد
اِز خُنِه ملّا و جِولا اِسیومُن یادته

تو دل پیر و جِؤُن آی آینه کار بَشتِه بودِن
مهربُن بودِنُ شنگول شاد و خِندُن یادته

گوشِشون زَنگ بِزِنه اون پلِوُنای قِدیم
مَردایِ نِماز خُن و خوب و با ایمُن یادته

دزدی بود اون زمونا ، اما نِه اینجوری نِبود
تَموم سوُه بودِ هَفِشتا آجُن یادته

سَفِرِ مِشِد مردُم دو سه ما طول میکشید
مِوقع آمِدِن و بُنگِ چِووش خُن یادته

بادگیرا خونوک میکِرد زیرزیمینای ماها رو
پنکه و کولِرِ ما بود بُلای بُن یادته

سَر جوی یاقوتِباد گیلیم شوری یادِش بخیر
پِنداری وَر ایفتاده باغای گِچ کُن یادته

امروزا راحِت تریم امّا بازِم خوش اون روزا
کی محبِت و بِفا بودِن فراوُن یادته

مبخام هِی هُوار کنِم امّا دیگه نیمیتُنِم
بیگیرُفته گِلوم اِز شوما چِه پَنهُن یادته

قاضیِ اینکه هَمِش شعر میسازه هِی میخُنِه
دادا جُن شعر نیمیشِه باس تو اُو و نون یادته

امیدواریم  خبرنگار آزاد ترجمه آن را به خوبی و بزودی ارسال کند یاحق
محمد ساعدی
..........
  • محمد ساعدی