یا لطیف
ما بیش از هر چیز به تعلیم نیازمندیم، و حتی پیش از تبلیغ، به معرفت و
آشنایی علمی نیاز داریم. یکی از بزرگترین مسائلی که در تاریخ وجامعه ما
مطرح است اسلام و تشیع میباشد که بسیاری از ما بدان معتقدیم، اما آن را به
درستی نمیشناسیم. به مذهبی ایمان داریم که آشنایی درست و منطقی از آن
نداریم. مثلاً به علی (علیهالسلام) به عنوان یک امام، یک مرد بزرگ، یک
ابرمرد حقیقی و به عنوان کسی که همه احساسها و تقدیسهای ما را به خود
اختصاص داده، اعتقاد داریم و همیشه در طول تاریخ، بعد ازاسلام، ملت ما
افتخار ستایش او را داشته است، اما متاسفانه آنچنان که باید و شاید او را
نشناخته است؛ زیرا بیشتر به ستایش ایشان پرداخته شده نه شناختن او.
این
گونه مدحها و محبتها در میان همه ملتها نسبت به معبودشان، پیغمبرشان و
قهرمانانشان هست، اما این معرفت است که با ارزش است. امکان ندارد جامعهای و
ملتی علی (علیه السلام) را بشناسد و درست بفهمد، و ازشکنجه آمیزترین
وسختترین محرومیتهایی که جوامع دچار آن هستند، رنج ببرد.
شناختن این درسها، خواندن این سخنان و شنیدن این سکوتها...
درد بزرگ مرد تاریخ
متاسفانه حضرت علی علیه السلام با این عظمت هنوز در بین شیعیانش نیز مجهول و ناشناخته مانده است. هنوز بسیاری از فضایل و ارزشهای انسانی ایشان را نیافتهایم.
چه کسی تنها نیست؟ کسی که با همه، یعنی در سطح همه است، کسی که رنگ زمان به خود میگیرد، رنگ همه را به خود میگیرد و با همگان تفاهم دارد و در سطح موجود است و با وضع موجود، به هر شکلش و هر بُعدش منطبق است.
احساس تنهایی و خلاء، مربوط به روحی است که آنچه در اینجامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد، نمیتواند سیرش کند.
درد انسان، درد انسان متعالی، تنهایی وعشق است.
امام کسی را ندارد که برایش حرف بزند، گوشی نیست که سخنانش را بشنود، و فردی نیست که او را بفهمد.
رنج بزرگ یک انسان این است که عظمت او و شخصیت او در قالب فکرهای کوتاه و در برابر نگاههای پست و پلید و احساس او در روحهای بسیار آلوده و اندک و تنگ قرار گیرد. و این مرد که روی این زمین خودش را تنها مییابد، با این زمین و آسمان بیگانه است و فقط رسالت و وظیفهاش او را با اینجامعه و این شهر پیوند داده است.
علی در طول تاریخ، تنها انسانی است که در ابعاد مختلف و حتی متناقضی که در یک انسان جمع نمیشود قهرمان است. مثل یک کارگر ساده با دست و بازویش خاک را میکند و در آن سرزمین سوزان بدون ابزار، قنات میکند، مانند یک حکیم میاندیشد، همچون یک عاشق بزرگ و یک عارف عظیم عشق میورزد، به سان یک قهرمان شمشیر میزند و همانند یک سیاستمدار رهبری میکند و مانند یک معلم اخلاق مظهر و سرمشق فضایل انسانی برای یک جامعه است. هم یک پدر است و یک دوست وفادار و هم یک همسر نمونه.
اما، این درد علی (علیه السلام) نیست،
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است، تنهایی است، که ما آن را نمیشناسیم!
باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را؛
که علی (علیه السلام) درد شمشیر را احساس نمیکند، و... ما
درد علی را احساس نمیکنیم.
پروردگارا! قلبمان را با روح آسمانیاش، پیوند زن.
ممنبع:
برگرفته از کتاب علی (علیه السلام)، دکتر علی شریعتی
- ۹۵/۰۴/۱۳