شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها
  • ۰
  • ۰

یا لطیف


استاندار مرکزی منصوب شد..


 
یکصد سی وسه روز پیش  مهندس مقیمی استاندار استان مرکزی به دولت برگشت و شد همه کاره ستاد انتخابات کشور و جناب مهندس اگر اشتباه نکنم و دکتر نباشند شکر الله حسن بیگی  سرپرست استانداری شد. از همان صفر رفتن مهندس مقیمی لابی قوی استانیان برای انتصاب استاندار فعال شد. تا اینکه امروز ,اخبار واصله حکایت از انتصاب جناب محمود زمانی قمی به سمت استانداری دارد. اگرچه مردم مظلوم این سوی سلفچکان وبخصوص مظلومان در جغرافیای دور افتاده استان یعنی شهرستان زرندیه این رفت وآمدها کمترین تاثیر زیر بنایی و رو بنایی را داشته وقتی تغییر دولتها هم با رویکرد متفاوت سیاسی نتوانسته در ایفاد حقوق حقه شهرستان تاثیر گذار باشد و اعتبارات در هر دولتی همانی بوده که بوده واگرچه در پایان هرسالی قول چندبرابر شدن را دادند وحتی  در سال قبل شنیدن دوبرابر شدن اعتبارات از زبان فرماندار محترم شهرستان کسی را خوشحال نکرد . جون مردم به شنیدن چنین وعده های بی سرانجامی عادت کرده اند و ضرب المثل اعتبار به شهرستان زرندیه را کی داده کی گرفته همیشه کار بردی بوده ؟ یاد مرحومان ننه ها مان بخیر که نمی دانستند مهریه چی هست چون نه کسی داد و نه کسی گرفت !  چون آنقدز کم بود که گرفتن و نگرفتنش تفاوت چندانی نداشت .ما آخرش هم نفهمیدیم شهرستان زرندیه با چغرافیای صنعتی کشاورزی که پیشانی استان مرکزی لقب گرفته چرا اهمیتش برای اراکیون شناخته نشد !؟ اگرچه معتقدیم که عدم تلاش و پیگیریهای مستمر توسط نمایندگان و مدیران در چندقرن گذشته در این مهم بی تاثیر نبوده .علی ایحالا امید واریم که با مدیریت جدید بر استان .جهش و تحرک بیشتری برای برون رفت از وضعیت کنونی که بیشتر پروژها نیمه تمام رها شده و یا در مرحله کلنگ زنی باقی مانده وبسیاری از ضروریات که مورد توچه قرار نگرفته شاهد باشیم . باور کنید باور کنید تاکید می کند باور کنید وقتی تابلو حوزه استحفاضی استان مرکزی که مزین به تصویر امام خمینی (ره)است با نوشته ی به استان زادگاه بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران خوش آمدید را مشاهد ه می شود واینجا درست روشناییها .رنگ آمیزها .تابلو ..تمام می شوذ و جاده های باریک وپر از دست انداز. پلهای رو گذر و زیرگذر غیر استاندارد با  آسفالتها ی بی کیفیت شروع می شود من خجالت می کشم نمی دانم مدیرانی که هر روز این تابلو را می بینند با خود چگونه کنار می آیند...


پیشنهادها

  • ۹۴/۰۲/۱۶
  • محمد ساعدی

نظرات (۷)

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده گزند مباد

 

سلامت همه آفاق در سلامت توست

به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

 

جمال صورت و معنی ز امن صحت توست

که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد

پاسخ:
ناشناس جان من از این خجالت چه کنم؟؟؟؟

مادر ستار بهشتی -گوهر عشقی - یکی از ماست ، بچه پائین ، رنج کشیده فقر و نداری ، نشانه و گویای غرور مادرانه که در چهرهاش مبدل به خشم مقدس می شود ، او سیاست را از لابلای کتابهای هگل ، مارکس و ،،، نیاموخته است ، اما گویی همه آنها را در لحظه مرگ پسرش در جانش یافته است ، او در سیاست دنبال رفتن و آمدن کسی نیست ، حتی بر آن نیست زخمهای فقر را التیام دهد ، چرا که آنقدر به این زخمها عادت کرده است که دیگر نمی تواند جز با این زخمها زندگی کند ،

انقلاب ۵۷ را فرزندان همین مادران شکل دادند ، بچه های کاوه از اعماق فقر برخاستند ، یک دم در این ظلام درخشیدند و رفتند ، مادر ستار نماد شور بختی آن نسل است ، نسلی که برای تحقق آرزوهایش جنگید ، جان داد و همچنان خود را در گرداب فقر یافت ، باز غارتگران آمدند تا صدای هیچ فرودستی شنیده نشود ، مادر ستار بدون آنکه بخواهد و حتی بداند صدای همه بی صداها شد ، قبل از انقلاب مادر یک زندانی سیاسی در نازی آباد مثل مادر ستار بود ، دلیر ، همراه و،،، با صورت خسته ،نمی دانم زنده است و یا نه ، برای من چهره او معنای سال ۵۷ بود ، در چهره این مادر که برای دخترش فریاد می زند تدوام سال ۵۷ را می بینم ، هنوز مادران باید همچنان در سوگ فرزنداشان اشک بریزند تا عدالت از پس رژه ویلاهای اشرافی و لایی کشیدن پورشه ها ، بنزها و،،، خود را بنمایاند

نرگس محمدی را در یک کلاس روزنامه نگاری که یونیسف برپا کرد شناختم ، مهرخواهرانه و شجاعانه مدنی اش در هر گفته اش خوذ را به رخ می کشد ، سیاست برای او یعنی دفاع از زندگی ، زندگی دردکشیده ها ، همین حس نرگس برای مادر ستار دختر کرده است و این چنین در دستگیری دخترش مادر از اعماق جان فریاد درد می کشد ، دو فرزند نرکس بدون مادر غذا نمی خورند ، ولی وجود این دو به من امید می دهد

در ورای همه تغییرات باور کنم انقلاب سال ۵۷ هنوز زنده است ، هنوز غیرت دفاع از زندگی نمرده است ، من با این نوشته نمی خواهم طرف آزادی نرگس محمدی بیایستم و وجدان زخمی خود را التیام دهم ، او خود در میانه سکوت ما ، یاس و انفعال همه ما طرف آزادی همه ما ایستاده است و نیازی اگر هست نیاز ما به استقامت اوست، با بودن این دو مادر ستار و نرگس محمدی حق ناامیدی دارم ، چرا آنها با استقامت فریاد بلند امیدند و نشانه شجاع زنان که مدتهاست برای زنان و مردان برای غرور جریجه دار شدن مردان نیز می جنگندند ، گوهر عشقی گوهر انقلاب سال ۵۷ است ، حواس مان به او باشد تا به همه رخدادهایی وفادار باشیم که رویاهایمان را تحقق خواهند بخشید


سلام
ایشالا که همیشه سالم وسلامت باشید آقای ساعدی. 
وبلاگ نویسی هم کار جذابیه. هرکس میاد سر میزنه. نمیدونی زن هست یا مرد ایرانی یا غیر ایرانی و پیر یا جوان... هرکس میاد و نظر میذاره. جذابیت وبلاگ شما اینه که خواننده های تهرانی زیاد داره، قبلا فکر میکردم فقط خودم هستم. راستش آرزو دارم بعد بازنشستگی وبلاگ بزنم الان که اصلا فرصت نمیکنم درواقع تنها وبلاگی که میخونم شهر خوبان هست.

مطلب باباکرم خیلی جالب بود از نویسنده ممنونم.
مطلب آقای آقازاده هم متاسفانه تمامش واقعیته.
آقای آقازاده بخدا ما هم اینو میدونیم ولی به بن بست رسیدیم، راه حل چیه؟ بن بست...
پاسخ:
وعلیکم السلام ممنون 
به قول خودت این خیلی بده که یک مطلب پست کنی و حاجی حاجی مکه چه روزای خوبی باا شهر خوبان قدیم داشتیم مایه میزاشتی دورهمی می گرفتی امر نهی می کردی حالا چی از سر دل سیری پستی کوته ارسال و رفتم که رفتم دلم برای شهرخوبان قدیمی تنگ شده لطفا من اون شهر خوبانا  میخام
پاسخ:
ناشناس جان خیلی مساعد حالی ندارم  و چه فرقی می کنه از طریق واس اپ هم میشه کاراهایی کرد درضمن می توانی با منزل تماس بگیری و موارد مورد علاقه را بفرمایی ویا به گروه زرندستان بپیوندی حرفهای زیادی برای گفتن دارم به پیشنهاد عزیزان از طولانی نگاری پرهیز می کنم ممنون از شما بیشتر سربزن

بابا کرم:

«کرمعلی کریم زاده» ملقب به باباکرم ,متولد 1298 تهران - امیریه که از ورزشکاران باستانی بود. مرد جوان با محبت و خیر و نیکوکار که بخاطر مهربانیها و محبتهایی که به افراد نیازمند و کودکان بی سرپرست میکرد به او لقب بابا دادند که همراه اسمش "باباکرم" نام گرفت. روزی در یک مهمانی آقای حسین همدانیان آهنگساز معروف قدیمی فی البداهه به افتخار حضور ایشان آهنگ سنتی و معروف باباکرم را ساختند. بعدا خانم آفت نیز شعری روی این آهنگ خواندند که ماندگار شد. ایشان در سن پنجاه و شش سالگی فوت و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شدند. هویت وی تا قبل از فوتش مخفی بوده اما خانم آفت حقایق زندگی وی را در مجله جوانان بازگو کرده است.یکی از فرزندان او مرتضی کریم زاده است که در سال 1330 در تهران به دنیا آمد. مرتضی فارغ التحصیل دانشگاه تهران و عضو تیم ملی کشتی بوده است.
نظر دوست گرامی آقای عباس حسینی (محقق و تهران شناس) درباره بابا کرم: "بابا کرم در میدان حسن آباد ضلع جنوب غربی قصابی گاوی داشت و خانه اش هم در امیریه بود. از ورزشکاران باشگاه شعبان جعفری و آدم دست به خیری بود. کاسب بود و اصلا  لات نبود. شعر بابا کرم را پدر شهرام شب پره "سرهنگ محمد شب پره" گفته و آهنگش را هم مرحوم همدانیان ساخته و خوانده. بعد ها خانم آفت هم آنرا با ناز و عشوه بیشتر اجراء کرد."

وجه تسمیه دیگری درباره باباکرم در ویکی پدیا نقل شده است که با توجه به مطالب بالا صحیح بنظر نمی رسد اما به جهت آشنایی خدمتتان عرض می شود:

"داستان بر می گردد به زمان رضا شاه و ماجرای کشف حجاب. یکی از این خانم های شازده، باغبان مسنی داشت به نام بابا کرم. هر وقت خانم به باغ می آمد
باغبان را صدا می کرد: بابا کرم چطوری؟ این باغبان به تدریج عاشق این خانم
می شود و بعد از مدتی که خانم به فرنگ سفر می رود، بابا کرم از عشق اون می میرد.

همین می شود که در اذهان مردم بابا کرم به عنوان یک مرد عاشق شکل می گیرد و آن رقص هم در آن زمان نشان دهنده حرکات یک مرد عاشق بوده در واقع بابا کرم از نمادهای نشان دهنده عشق مرد ایرانی به معشوقه اش هست کسی که بخاطر دوری از دختر مورد علاقه اش جانش را از دست میدهد."

پاسخ:
مهدی جان ممنون اقعا نمی دونستم

فساد و غارت در ایران نهادینه شده است ، هیچ کدام از جناح های قدرت نه تمایل و نه میل و عزمی برای مقابل با آنرا دارند ، هر چند هرازگاهی این مبارزه بهانه یی می شود برای زمین گیر کردن رقیب و دلخوشی دادن به مردم ، می کوشم دلایل این قضاوتم را با زبان ساده و شواهد تجربی کافی به صورت بی وقفه و در پست های مختلف ارائه دهم

❊ جنگ که تمام شد و هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری شد کرباسچی را به تهران آورد و شهردارش کرد تا تحولی در شهر ایجاد کند ، از سوی دیگر بر آن بود شهرداری را خودکفا کند و شهرداری با فروختن تراکم با همدستی بورژوازی مستغلات برج سازی ، ساختمانهای فاخر تجاری و بساز و بفروشی را که از قبل انقلاب شکل گرفته بودندگسترش داد ، فروش تراکم دلیل اصلی متراکم شدن تمام مشکلات در تهران است که با یک زلزله ، سیل کمبود آب-خشکسالی - می تواند هستی یک کشور را به مخاطره بیاندازد ، در فروش تراکم چه فساد گسترده یی را می توان رصد کرد کار این نوشته نیست و بر آنست به نکته دیگری بپردازد

شهرداری از زمان کرباسچی سنتی را پایه گذاشت که هر که آمد آنرا ادامه داد ، از احمدی نژاد تا قالیباف ، گمان نکنم تا تغییر ساختاری در کشور رخ ندهد این عادت از بین برود ، طبق نقشه های منطقه ایی و قانون مدون در همه مناطق تعداد طبقات ساختمانهای تحت احداث مشخص است و هیچکس حق ندارد این قانون را نادیده بگیرد ، ولی هم شهرداری و هم بساز و بفروش ها از نادیده گرفتن این قانون سود هنگفت می برند ، یعنی بساز و بفروش ها تعداد ساختمانها به دلخواه می سازند و می دانند شهرداری طبقات اضافی را ویران نخواهد کرد ، بلکه جرایم سنگین اخد می کند ، جریمه یی که حتما از سود این تخلف کمتر است و به این دلیل شهر پر شده است از ساختمانهایی که نشانه قانون شکنی اند

اگر یک نهاد مشخص متخصص فسادی که در این قانون شکنی رخ داده است محاسبه می کرد به رقمی می رسید دود از کله همه می پرید ، حتی کار از این فراتر رفته است ، مراکز مسکونی تبدیل به برج و مراکز تجاری می شود و تنها مقابله شهرداری با این پدیده گرفتن جریمه است ، البته این مسئله شبکه یی در داخل و بیرون شهرداری ایجاد کرده است که با بالا و پائین بردن نرخ جریم به ثروتهای عظیم می رسند

چرا باور دارم اصلاحات در ایران دیگر امر مهمل و بی فایده است چرا که هیچکدام از جناحها چه اصلاح طلب و چه اصول گرا با این قانون شکنی مقابله نکردند بلکه ابعاد آنرا وسعت دادند ، برایتان  لینک مطلبی را می گذارم تا بفهمید همین یک قانون شکنی چقدر فساد انگیز است و فساد بزرگترش آنست که به همه آموخت قانون گریزی را می توان به صنعت سودآوری کرد:

http://sharghdaily.ir/News/62165

- مصداقهای دیگری را برایتان خواهم نوشت تا بدانید بدون جنگ با غارت نه سیاست خارجی به جایی می رسد و نه عزم برای اصلاح امور ، دیگر همه می دانیم انتخابات نه تنها امیدی بر نمی انگیزد و معنایی جز جابجایی این جناح با آن جناح ندارد ، جناحهایی که رویه ها را تغییر نمی دهند بلکه قدرت و ثروت هم جناحی هایشان را تضمین می کنند

پاسخ:
سلام ممنون می دانید که حساب رسی و کارشناسی کارشناسان ماده صد که به ایننگونه پرونده ها رسیدگی می کنند چه ممر در امدی برای عده ای شده و رانتی دیگر از گوشه ای سر بر اورده به غایت چاه نفت و نسبت به ارزش و رده شهری واستانی چه مبالغ کلانی به ظاهر قانونی از حسابهای افراد خاص بر می اورند و یکی ازعلل تخلفات می تواند این باشد 
  • روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه
  • سلام مبارک ایشان باشد و منشأ خیری برای شهرستان زرندیه. که سالیان سال است مورد کم مهری واقع شده امیدوارم با حضور ایشان پل ارتباطی مرکز با زرندیه وصل شود بنده از جانب کلیه دست اندرکاران هیأت عاشقان ثارالله آرزوی موفقیت برای ایشان داریم
    اما یک سوال:
    استاد ارتباط این تصویر با انتصاب استاندار محترم در چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ:
    سلام ممنون 
    از این انتصاب عقاب شهرستان متعجب شده عقاب تنها پرنده ایست که به علت حرام بودن گوشتش از تعرض تیر اندازها در امان مانده وگرنه مثل کفتر چاههیها دچار انقراض نسل شده بود ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی