یا لطیف نقل ازhttp://www.zarandestan-ch.blogfa.com/
پست چدید وبلاگ زرندستان به مدیریت استاد ارجمندمان علی چراغی به مطلب فوق العاده مهمی پرداخته. مطلبی که گاها در خبرگزاریها و رسانه ها به آن پرداخته می شود .واینبار این مهم در شهرستان زرندیه اتفاف افتاده است لطفا مطلب را بخوانیم
حسن جباربیگی، فرزند مرحوم نعمت جبّار بیگی، و بانو طاهره دلیری،
مادر آن مرحوم، با بخشش قاتل، زندگی دوباره ای به او بخشیدند و قاتل،
از پای چوبه ی دار، به میان مهر و عطوفتِ وارثانِ مقتول بازگشت.
بانو طاهره دلیری، مادری که پای چوبه دار، رو به آسمان کرد و در این ایام
سوگواری بانو فاطمه(س) ندا سر داد که: بخاطر فاطمه زهرا(س) می
بخشم! و به نوه اش گفت: پسرم مواظب باش حلقه طناب را نیندازی!
محسن جبّار بیگی و بانو دلیری، از مادّیات و مبلغ گزاف دیه گذشتند و با
طبع والای خود، زندگی دوباره ای به قاتل بخشیدند.
پدر بزرگ،حاج نجف دلیری و برادرانش کربلایی کریم و کربلایی رحیم دلیری
نیز در این تصمیم بزرگ، دلسوزانه از محسن جبّار بیگی پشتیبانی کردند.
برادران کوچکِ جباربیگی، دانیال و یاسین، نیز بخشش قاتل را به عهده ی
برادر بزرگ نهادند. در آیین بخشش، از اهالی زرند و خشکرود و همچنین از
مهندس کردی فرماندار، دکتر شهلا میرگلو بیات نماینده ی مجلس شورای
اسلامی، ائمه ی جمعه ی شهرهای زرندیه، فضل الله فرزانه وکیل پرونده،
و حاج معین آقا موسوی و قدردانی و حق شناسی شد.
رحمت خدا نثار مرحوم نعمت جبّار بیگی، و عنایت خدا شامل خانواده ی
بزرگوارِ آن مرحوم باد.
تمام مطلب بی کم وکاست از زرندستان است مانیز به نوبه خود از خانواده ارجمند و بزرگوار جبار بیگی
قدر دانی نموده و عظمت کارشان را می ستاییم و صلوات و فاتحه ای خود به همراه خانواده می فرستم واز تمام خوانندگان شهر خوبان می خواهم صلوات فاتحه ای نثار روح شادروان جبار بیگی نمایند
.مادر بلند همت مرحوم نعمت جبار بیگی اجرکار بزرگت با حضرت مادر زهرای اطهر (س)
- ۹۳/۱۲/۲۶
بوی تعفن از گلهای ساوه: ۱۸ بار چاپ عکس فرماندار !
انتظار ما از واژه گلهــا این است که بوی نشاط و رایحه دلنشین از آن استشمام کنیم.
اما در نشریه "گلهای ساوه" جز بوی تعفن از گندابه ای که محمدعلی رحیمی(مدیر نشریه) اسمش را کار فرهنگی(!) گذاشته، چیز دیگری به مشام ما نرسید.
شماره ۱۳۴ نیمه دوم مهر ماه ۹۲ را دقیقاً بررسی کنید و تعداد عکسهای احمد آزاد (قرماندار منصوب احمدی نژاد در ساوه) را با دقت بشمارید. باور کردنی نیست ولی در همبن ۱۶ صفحه، عکسهای این آقا ۱۸ بار تکرار شده. به نظر شخصی من این کار یعنی توهین و دشنام به شعور و فهم و شرافت مردم ساوه که احتمالاً از منظر آقای رحیمی(مدیر نشریه) شاید لیاقتشان همین است!
البته این اقدام رحیمی کم سابقه نیست. وی شش ماه پیش در شماره ۱۲۲ همین نشریه تیتر اصلی زده بود که" فرماندار ساوه حاصل دعای شهداست!. من نمی دانم دو سه روز استفاده از میز و صندلی و ریاست برای اطفای شهوت قدرت، ایا واقعاً ارزش دارد که آدمی مثل محمدعلی رحیمی، حتی حاضر شود کفشهای فرماندار شهرش را لیس بزند؟!
پس کجاست آن شرافت آدمی و آن منزلت انسانی که شما مدافعش هستید آقای رحیمی؟! در کجای عالم دیده اید که در یک نشریه ی 16 صفحه ای و قطع کوچک محلی، عکس یک فرماندار را ۱۸ بار به بهانه های مختلف در لا به لای صفحاتش چاپ کنند؟
آقای رحیمی، شما که رئیس دفتر فرهنگ اسلامی دانشگاه آزاد شده ای و ایضاً عضو شورای فرهنگ عمومی شهرستان؛ آیا واقعاً به نظر تو دیگر مردم شهری که جنابعالی در آن زندگی می کنی چنین آدمهای پست و حقیری هستند که تو خود را نماینده افکار آنان تصور کنی؟ آیا دیگران را واقعاً بزغاله فرض کرده ای؟!
در دیگر صفحات این نشریه نیز بوی لجنزار، همچنان مشام را می آزارد:
در صفحه اول این نشریه که گرانترین محل انتشار آگهی هاست، پیام تبریک سازمان پسماند(زباله) شهرداری خطاب به شهردار جدید ساوه درج شده که هاشم زال(بازرس شورای شهر) باید معلوم کند چقدر هزینه از جیب مردم بابت آن پرداخت شده؟ من از آقای زال گلایه دارم که چند هفته پیش گزارش بازرسی مفصلی از بعضی لفت و لیسها در پروژه ساخت بنای عظیم شهرداری تهیه نمود ولی منتشرش نکرد. پس مردم به شما اعتماد کرده اند برای چی؟ آیا برای اینکه روی صندلیها لم داده و حق الجلسه بگیرید؟
سه صفحه کامل و رنگی از نشریه به مصاحبه رئیس شورا و مراسم معرفی شهردار تعلق دارد. باید معلوم شود چقدر از پول زبان بسته مردم بابت آن پرداخت شده؟ شهرداری که خودش نشریه قانونی دارد چرا به دنبال تأمین مالی "گلهای ساوه" است؟ سفارش دهندگان این صفحات چه کسانی هستند؟
آقایان! مردم را احمق و نادان فرض نکنید. اینها از پول مردم ارتزاق می کنند. این پولها حق پیرزن بیوه و بچه یتیم و معلولان و بدبختان و بیچارگان است. در کجای دنیا مسئول یک زیر مجموعه، به مافوقش در نشریات رسمی تبریک می گوید؟! لعنت خدا بر شما کسانی که برای امیال شیطانی خویش، دست در جیب مردم می کنید. شما که در شب احیا، قرآن یر سر می گذارید آیا داستان شمع بیت المال را شنیده اید؟
و اما سالها پیش صفحات داخلی "گلهای ساوه" مملو از گزارش تصویری رنگی و سفارشی نماینده سابق(مرحوم اسلامی) بود ولی حالا مزین است به تمثال مبارک سرکار خانم بیات نماینده فعلی. خب این یعنی محمدعلی رحیمی در نقش مرده شور عمل می کند: آقای رحیمی مرده را می شوید، چه شاه باشد چه گدا !!
او چاپ می کند و بابت هر خط و کلمه اش پول می گیرد، هیچ کار هم ندارد که طرف کیست و چکاره؟
خب شاید این هم یکجور زرنگی است که ما نمی دانیم. این قصه سر دراز دارد ... فعلاً بماند.