یک نکته از هزاران ...یاد آنروز بزرگ ..یاد باد آنروزگاران یاد باد

نتیجه این همه‌پرسی به این شرح اعلام شد:

شرکت‌کنندگان: ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر،

آرای مثبت: بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی: ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.

امام خمینی در پیامی به مناسبت برگزاری این رفراندم عظیم :، این روز مبارک را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت، اعلام کردند و این رفراندوم را بی‌سابقه خواندند. در این پیام آمده بود: «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می‌گویم... صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست...»

http://www.jahannews.com/images/docs/000415/n00415060-t.jpg

ای کاش اختلاسگری نبود فتنه ای نمی شد و منحرفین وارد جریان سیاسی انقلاب اسلامی ما نمی شدند .چقدر خوب می شد
..یاد سخنان حضرت آیت الله سیستانی حفظ الله افتادم که فرموده بودند اختلاسگران از داعش بدترند ..خدایا بر امام خمینی وتمام شهدای وطن درود و سلام ورحمتت را نثار فرما وبر درجاتشان بیفزای امین یا رب العالمین

۹۴/۰۱/۱۳

محمد ساعدی

نظرات (۱۵)

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۵

Abdollahi

در این روزهای شادی و امید، به یاد بیاوریم که سنگ توافق هسته ای را سید محمد خاتمی گذاشت. ایران و سه کشور اروپایی (انگلیس – فرانسه و المان ) در سالهای 1382 و 1383 ، در دور دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی ، بر سر برنامه هسته ای به توافق اساسی دست یافتند . آن موقع نه خبری از قطعنامه های سازمان ملل بود و نه ار تحریم های یکجانبه و چند جانبه قدرتهای جهانی. رییس هیات ایرانی مذاکره کننده ایرانی حسن روحانی بود که رسانه ها به او لقب شیخ دیپلمات داده بودند. با آمدن احمدی نژاد در سال 84 ، توسعه برنامه های هسته ای همراه با ضدیت بیشتر با غرب و شعار محو اسراییل از نقشه و زیر سوال بردن هولوکاست شروع شد. راننده های تاکسی در دمشق و مشتریان قهوه خانه های بیروت و بغداد از سخنان تند احمدی نژاد به وجد می آمدند، اما هزینه آن را مردم ایران با اتلاف سرمایه های مادی و معنوی کشور می پرداختند.

هشت سال سانتریفیوژهای بیشتری چرخیدندو شعارهای بیشتری در سخنرانی ها داده شد. اما چرخ زندگی مردم هم زیر بار تورم و گرانی روز به روز لنگ تر شد. بعد از ده سال دوباره در ماجرای هسته ای تقریبا به همان نقطه سال 83 رسیده ایم. با این تفاوت که امروز سانتریفیوژهای بیشتری داریم، اما نفتمان را نمی توانیم در بازار بفروشیم و پولهایمان را نمی توانیم جابه جا کنیم و تقریبا تمام فعالیت های اقتصادی کشور تحت تاثیر تحریم ها قرار گرفته است. فقط در دوسال پایانی دولت احمدی نژاد، ارزش پول ملی به یک سوم کاهش یافت. بعد از 8 سال شعار و هیاهو ، در سال 92 دولتی سرکار آمد که شعارش این بود : " سانتریفیوژ بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم بچرخد."

بار دیگر عقلانیت و تدبیر بر سیاستهای رسمی کشور حاکم شد. دیروز 14 فروردین 94 روحانی گفت : "مذاکرات هسته‌ای پله اول برای تعامل سازنده با جهان است. بحث ما فقط هسته‌ای نیست. این نیست که ما امروز یک موضوعی به نام هسته‌ای داریم و می‌خواهیم با دنیا مذاکره کنیم و این موضوع تمام بشود، این پله اول برای رسیدن به بام تعامل سازنده با جهان است....با همه کشورهایی که رابطه خوب داریم، رابطه صمیمانه‌تر می‌خواهیم. با کشورهایی که رابطه سرد داریم، رابطه بهتر می‌خواهیم و اگر با کشورهایی دارای تنش یا احیانا خصومت هستیم، پایان تنش و پایان خصومت را می‌خواهیم."

چقدر این حرفها شبیه سخنان معمار گفت و گوی تمدنها (محمد خاتمی) است که می گفت: "شعار من تبدیل معاند به مخالف و مخالف به منتقد و منتقد به موافق است." این روزها خاتمی سوگوار مرگ مادر است. اما هر چند که خاتمی امروز در گوشه ای نشسته و حتی عکس و نام او را در رسانه های رسمی حذف کرده اند. اما عقلانیت ، تدبیر ، تعامل و همزیستی امروز، تداوم همان گفتمانی است که از دوم خرداد 76 شروع شد. آوازه خوان را ممنوع التصویر و ممنوع الاسم کرده اند اما امروز میلیونها حنجره همان آواز را سر داده اند. هر چند سعی می کنند خاتمی دیده نشود اما او یکی از سرمایه های ارزشمند جامعه مدنی ایران است.

۱۶ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۲۳

خبرنگار آزاد

مطلب شرابخوری، یکی از بهترین و آموزنده ترین مطالبی بود که در وبلاگ فیلتر شده رادیوساوه منتشر و با استقبال شدید خوانندگان روبرو گردید. با خواندن دقیق این مطلب میتوانید قضاوت کنید که آقای درودگر دادستان ساوه، واقعاً حکم به فیلترینگ، بازرسی منزل، دستگیری و بازداشت و زندانی شدن نویسنده چه مطالبی داده است. ناگفته نماند که این پرونده با شکایت مستمر خانم میرگلوبیات نماینده مجلس و آقای م.الف(معاون شهردار) به جریان افتاد. بخوانید:

در مجلس شراب خوری بچه های ساوه

گرچه مستیم و خرابیم چو شب‌های دگر

بازکن ساقی مجلس سر مینای دگر

امشبی را که در آنیم، غنیمت شمریم

شاید ای دوست نرسیدیم به فردای دگر

مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه غم

من به میخانه‌ام امشب ، تو برو جای دگر (عماد خراسانی)

هوای آخر تابستانی دلچسب است. در مجلس شراب خوری بچه های ساوه نشسته ایم و هر کس به سلامتی ، یک پیک شراب می زند. خب از اون بالا شروع میکنیم . امیرحسین ساقی اول در مجلس شراب خوری بچه های ساوهتویی بگو. بچه ها همینجور بگید تا پایین. آقا برو بریم:

ـ بزن به سلامتی بچه های قدیم که با ذغال واسه ی خودشون سبیل می ذاشتن تا شبیه باباهاشون بشن ، نه بچه های الان که ابروهاشون رو بر می دارن تا شبیه مادراشون بشن.

ـ به سلامتی کسی که وقتی بُردم گفت: اون رفیق منه ... وقتی باختم گفت: من رفیقتم ...

ـ بزن به سلامتی دریاچه ارومیه... نه بخاطر اینکه مظلومه فقط به خاطر اینکه هیچ وقتی اجازه نداد کسی توش غرق بشه...

ـ به سلامتی‌ اون پسرک ساوه ای که رفته شیمی‌ درمانی کرده همه ی موهاش ریخته، به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟ باباش میگه: قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری ...

ـ بزن به سلامتی همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دائمیه!

ـ به سلامتی اون بچه های ساوه ای که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند .

ـ بزن به سلامتی همه باباهای ساوه ای ما که رمز تموم کارتهای بانکیشون شماره شناسنامشونه...

ـ به سلامتی مادرمون که به خاطر ما ، خوشگلی و زیبایی هیکلش رو از دست داد.

ـ به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره، به راننده گفت :پول خُرد ندارم ، مال همه رو حساب کن....!

ـ به سلامتی بیل !... که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

ـ بزن به سلامتی سیم خاردار! ... که پشت و رو نداره.

ـ این پیک رو بزن به سلامتی اونی که بی کسه، ولی ناکس نیست.

ـ به سلامتی اونی که عمداً باخت تا رفیقش برنده باشه.

ـ به سلامتی آسمون که با اون همه ستاره اش یه ذره ادعا نداره ، در حالی که سرهنگ (فلانی) با سه تا ستاره اش ، دهن عالم و آدمو سرویس کرده.

ـ بزن به سلامتی کرم خاکی نه به خاطر کرم بودنش ، به خاطر خاکی بودنش.

ـ به سلامتی پوریا از ساوه ، که بخاطر دل همشهریاش ، سختیهای وبلاگ نویسی رو به جون خریده.

ـ به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی ‌... انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی.

ـ به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...

ـ بزن به سلامتی "سندباد" که یه عمر شلوار گشاد مشکی پاش بود ولی واسه کسی لات بازی درنیاورد

ـ به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ما را ترک کنن ، درک میکنن ...

ـ به سلامتی مداد پاک کن! ... که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه...

ـ به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ... ولی هنوزم شکستن بلد نیست...

ـ به سلامتی مادر... که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه...

ـ به سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن

ـ گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پایین می اندازی؟ گفت :ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم ... بزن به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند!

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۰۷

علی

خارج کردن پول ایران از کشور چین (بانک کوللن) در سال های اخیر به پرداخت بین ۵ تا ۸ درصد کمسیون نیاز دارد که اگر این رقم به حداقل ۱۰۰ میلیارد پول ذخیره شده در آن مکان باید ضرب شود؟!!!
خارج کردن پول ایران از یوری بانک هند حداقل درصد پرداختی ۸ درصد که به حداقل ۵۰ ملیارد پول ضرب شود ؟!!!
خارج کردن پول ایران از روسیه به درصدی بین ۳ تا ۵ درصد باید محاسبه کرد؟!!
خارج کردن پول ایران از کره ژاپن و اروپا نیز به در صدهای مشابه ای نیاز مند است حال به این درصد ها سود سپرده و ماندگاری این پول ها در کشور های هدف را که حداقل سالی ۳ درصد میباشد را اگر اضافه کنیم خواهیم دید کاسبان تحریم و کشور های هدف به چه سود هنگفتی از قبال پول مردم و ملت شریف و مظلوم ایران در این ۱۲ ساله رسیده اند
از طرفی دیگر هزینه پول های نقدی که توسط بانک مرکزی و ارگان های همسو برای رسیدن به بازار ایران متحمل میشود حدود ۱۰ درصد به بالا باید در نظر گرفت که عمق فاجعه برای مردم و عمق سود های کلان برای کاسبان تحریم که عمدتا افراد و مراکز وابسته به جریانی خاص میباشند رو باید اضافه کرد که از نام بردن آنان معذورم ...حال شما به مردم شریف ایران بگویند عده ای که حضورشان را در شهر های بزرگ و تهران حس میکنیم و میبینیم که بدون هیچ تخصصی از هیچ به همه چیز رسیده اند ایا باید موافق برداشتن تحریم ها باشند ؟!!!
انها با جابجایی های مالی از طریق ترکیه عمارت و... خود و نسلهای اینده خود را بسته اند و به نجیب زادگانی در کشور تبدیل شده اند که نه لیاقت آن را دارند و نه تعهد و تخصص ان را ...

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۰۷

علی

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۳۵

Aghazadeh

فرض کنید بازرگانان ، رانت خواران و بورژوازی مستغلات عزیز با اعتدال و تدبیر دست به غارت بزنند و بین بیست تا صد میلیارد تومان درآمد خالص سالیانه داشته باشند ، تردید نکنید آنها بخش مهمی از این در آمدها را از طریق های مختلف برای روزهای اصطراری روانه خارج می کنند تا امنیت خود و خانواده شان را تضمین کنند ،

برای اینکه بفهمید این مبلغ چه معنایی دارد ، الان شبکه بانکی برای هر یک میلیارد تومان نزدیک به بیست میلیون تومان سود خالص ماهانه می دهد ، یعنی کسی اگر درآمد یاد شده داشته باشد با ساده ترین روش یاد شده بین چهارصد میلیون تا چهار میلیارد تومان درآمد خالص خواهد داشت و باز سرمایه گذاری همین میلغ چه سود هنگفتی می شود ، همین افراد دارای تعداد زیاد مستغلات اند که به دلیل شرایط تورمی مدام بر ثروت شان اضافه می شود و ثروتی که در حقیقت از جیب من و شما چپاول و به حساب آنها ریخته می شود

کارمندان و دستمزد بگیران - نه البته مدیران و خودی ها - از یک میلیون تا دو میلیون تومان دستمزد ماهانه می گیرند ، یعنی بین دویست تا دوهزار برابر کمتر از سوپرمیلیاردرها ، این کارمندان و کارگران بخاطر فقدان آزادی تشکل های مدنی با کوچکترین اعتراضی همین درآمد بخور و نمیر را هم از دست می دهند ، ولی سرمایه داران بزرگ هم با تشکل های قدرتمند و با بخشی کوچکی از دارایی شان می توانند تصمیم گیران را به آن جهتی برانند که سودآوری شان را بیشتر تسهیل کنند

اکنون دو دسته از تفاهم هسته یی خوشحال اند که گمان می کنند رفاه بیشتری خواهند داشتند ، اول اکثریت مردم که بین شش تا یک سال زمان خواهد برد تا این گروه کاملا ناامید شوند ، ولی بزرگ سرمایه داران با تسهیل رابطه با دیگر کشورها به سرعت با سرمایه یی که دارند و کمک نهادهای تصمیم گیرنده ضریب سودآوری سرمایه شان را افزیش خواهند داد ،

می ماند کاسبان تحریم که شاید در این میان ضرر کنند ، ولی تردید نکنید اتاق های فکر دولت برای رام کردن رقبای قدرتمندشان در حال طراحی مکانیزیمی اند که چطور منافع حاصل از تحریمها را در فضای حذف تحریمها بدست آورند ، مطمئنم دولت راه حل مناسب را خواهد یافت، کاهش سود بانکی و پائین نگاه داشتن دستمزد واقعی دستمزدبگیران یکی از این ترفندهای شناخته شده است

آیا این تفاهم سراسر باخت برای طرف جامعه مدنی است ، این طور نیست ، اگر فعالان مدنی و سیاسی از فضای حذف روابط دشمن کیش در سیاست خارجی فشار بیاورند که فضا غیر امنیتی تر شود که برای طبقه فرادست هم برای تصمیم سودآوری از نان شب واجب تر است طرف جامعه مدنی را قویی کنند تا حقوق خود را مطالبه کند حتما ما هم سود خواهیم برد ، البته به شرطی بازی بی سود دفاع از این جناح به ضرر جناح دیگر را رها کنیم و بدانیم آنها بدون ما هم با سرمایه مالی و سیاسی بلدند از خود دفاع کنند ، بیایید بجای از آنها از خود حمایت کنیم که روزهای سخت و دشواری سر گذاشتیم و باید روزهای سخت تری را تجربه کیم

۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۱۰

جمعی از طرفداران امیرکبیر

این مطلب چیه طرفداران مهندس احمدی پخش کردن نبوغ توش موج میزد. خیالشم نمی‌کردم کسی به این قشنگی بحث هسته ای و امیرکبیر را به مهندس احمدی گره بزنه آخرم نتیجه گرفته بخاطر موفقیت هسته ای باید از مهندس احمدی تقدیر بشه

ای خدا ما با کیا شدیم هفتاد میلیون

آقای طرفدار مایه افتخار و ابروی ساوه اون آقای دکتر باشخصیت و باسوادی هست که آقای رفسنجانی به مناسبت نوروز دعوتشان کردن هنوزم میتونید عکساشو تو سایتهای خبری ببینید نه کسی که یک وبلاگ نویس منتقد را تاب نمیاره وبا دسیسه چینی وبسیج کل مسئولین شهر طرف را به زندان میکشه. ننگ برشما طرفداران، حیا چیز خوبیه.

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۴۲

Aghazadeh

ماجرای هسته یی و بر آمدن احمدی نژاد غباری که گروه نزدیک به کانون هسته یی بر پا کردند تا طبقه یی که قدرت داشت به ثروتهای باد آورده هم برسد،قدرت بدون ثروت لذتی ندارد،در پرتو ظهور این طبقه نورس سوپر میلیارد اکثریت کشور به فلاکت افتاده اند ، رشد اقتصادی متوقف شد و شکاف طبقاتی به بالاترین حد ممکن خود رسید ، بهره وری نیروی انسانی و کارآمدی وزارتخانه ها و سازمانها دیگر وجود خارجی ندارد

اکنون در پرتو برآمدن طبقه سیاسی قدیمی که ثروت متناسب خود را پیشاپیش از آن خود کرده بود به مرور غبار فرو می نشیند و امروز بجای آنکه از معجزه تفاهم قدرتهای جهانی و ایران حرف بزنیم و یا بر این نکته انگشت بگذاریم که کوه با همه هیاهیویش موش زایید خیره به فضای اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی بنگریم و دریابیم آیا می توان از فلاکت موجود راه خلاصی بجوئیم و یا آنچنان همه چیز از دست رفته است که نسلها باید تاوان بدهند تا به نقطه صفر برسیم

مهمترین نقطه در شرایط تازه آنست که آیا ثروتمندان قدیمی و نورس با هم به تفاهم می رسند حتی برای بقایای خود با حفظ ثروت شان جامعه را به سمت حداقل قانونمندی و فضای رقابتی ببرند تا چرخهای اقتصادی توسط کارآفرینان واقعی و مدیران غیر رانت خوار اداره شود ، اما هنوز هیچ نشانه یی از این آشتی و عقلانیت دیده نمی شود و به این دلیل هیچ تفاهمی بشارتی برای زندگی بهتر اکثریت مردم در بر نخواهد داشت ، مگر آنکه جامعه مدنی آنچنان قویی بشود که بتواند فضا را کلا از غارتگران بگیرد ، این یکی یک آرزوست و اما آرزویی که بدون تحقق اش هیچ بحرانی امکان تحقق نخواهد یافت

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۲۷

سایت طرفداران مهندس احمدی

تبریک بخاطر پیروزی هسته ای
در کشور ما مردان بزرگی همیشه افتخار آفرین بوده و خواهند بود حال در هر پست و مسئولیتی که داشته اند. بله، دیروز امیرکبیر و امروز دکتر ظریف برای کشور عزیز ما افتخار می آفریند. در شهر تاریخی ساوه نیز مردان بزرگی چون مهندس مصطفی احمدی مشغول خدمت هستند و خالصانه کار می کنند و بسیار ساده زندگی کرده و با کمترین درآمد و دستمزد دارند برای آسایش مردم جانفشانی می کنند زیرا جناب مهندس احمدی به حق، امیرکبیر ساوه است.
لذا ما طرفداران آقای مهندس احمدی، ضمن تبریک بخاطر پیروزی بزرگ مردم ایران در میدان جنگ مذاکرات هسته ای، خواهان قدرشناسی از این چهره خادم مردم انقلابی ساوه هستیم. همانطور که جناب آقای دکتر تقوی نماینده ولی فقیه و امام جمعه محترم ساوه بعد از انتساب مهندس احمدی فرمودند:
"بسیار خرسندم که آقای احمدی با توجه به درایت و پیشینه مثبتی که در ارائه خدمات به شهروندان دارند برای این پست خطیر انتخاب شده اند و بدون شک با حضور ایشان شاهد تغییرات اساسی در شهر خواهیم بود"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایت طرفداران مهندس احمدی
با مطالب جدید به روز هستیم
مقدمتان گلباران

http://4mostafa.blogfa.com

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۰۵

Nabavi‎

چند روز قبل حمله مشترک ایران و آمریکا به داعش در تکریت متوقف شد. برخی از نئوکان های آمریکایی می گفتند که نتیجه همراهی ایران و آمریکا علیه داعش ممکن است به قدرت گرفتن ایران در عراق بیانجامد. این یکی از غیرانسانی ترین و متاسفانه معمول ترین روش هایی است که در عدم حمایت از یک گروه مظلوم در برابر یک گروه ظالم و زورگو صورت می گیرد.
فرانسوی ها یکی از مهم ترین کشورهایی هستند که در جدال ایران و آمریکا علیه داعش تعلل و خودداری می کنند. بیست سال قبل به گفته بیل کلینتون، فرانسوا میتران گفته بود وجود مسلمانان بوسنی در اروپا غیر طبیعی است و به همین دلیل با نظر شورای امنیت سازمان ملل برای جنگ علیه اسلوبودان میلوشوویچ جنایتکار علیه مردم بوسنی مخالفت کرده بود. فرانسوی هایی که دهها سال حاضر بودند برای یک قرارداد پژو و رنو از هر جنایتی در خاورمیانه صرف نظر کنند، هفته ها و ماهها حق حمله به جانیان میلوسوویچ را وتو کردند تا قدرت خودشان را در سازمان ملل حفظ کنند.
در پایان نیز اگر تصمیم شخص بیل کلینتون به عنوان یکی از شاخص های روشن دموکراسی در جهان مدرن نبود، شاید هزاران بیگناه بوسنیایی کشته می شدند، صدها زن و دختر مورد تجاوز وحشی های صرب قرار می گرفتند و خانه های شان سوخته می شد و مردم آواره می شدند.
همسر دوست من، که یکی از بوسنیایی های تحصیلکرده در همان دوران بود تعریف می کرد که در تمام آن روزهای تلخ و سیاه ما در زیر زمین ها منتظر بودیم تا نظامیان و شبه نظامیان مست و دیوانه میلوشوویچ سربرسند، مادران و کودکان مسلمان را سر ببرند، به زنان تجاوز کنند و خانه را آتش بزنند. کلینتون این شهامت را داشت که تصمیم گرفت تا علیه تصمیم انگلستان، فرانسه و آلمان عمل کند و علیه میلوسوویچ بجنگد.
امروز شرم آور است که فرانسه که سرهای بریده و زنان مورد تجاوز قرار گرفته داعش را می بیند، در برابر این جنایت سکوت کند. در برابر پیشروی نیروهای آمریکا و ایران علیه داعش بایستد و هیچ نگوید فقط بخاطر دیپلماسی از دست رفته بخاطر بی عرضگی فرانسوی ها. فرانسه به عنوان تاجر تاریخی معامله متجاوزان علیه مردمان بی چیز، علیه توافق برای جنگ علیه داعش ایستاده است. مرکل، شرافتمندانه در معادله انسانی رفتار نادرست نکرده است. اسرائیل به روایت نتانیاهو، نه دلش برای زنان موصلی فروخته شده در بازار بردگان می سوزد و نه جز به قدرت رسیدن در تل آویو به چیزی می اندیشد. برای من آنچه مهم است توقف ماشین کشتار داعش است.
اگر فرانسوا اولاند برای حفظ قدرتش در سطح جهانی، عامل پیشروی ماشین کشتار داعش شود، برای من چه فرقی می کند که فرانسه پیام آور دموکراسی بوده یا نه. سردار سلیمانی اگر علیه تجاوز داعش و آدم سوزان داعش بجنگد برای من قهرمان است. نه برای من که برای همه آن نوجوانانی که به مادران نحیف و رو به مرگ و تجاوزشان می نگرند. اگر باراک اوباما علیه جلادهای داعش بجنگد من آنان را بر پیشانی رستگار انسانی خواهم نشاند. آمریکا امپریالیست است؟ اینها مهم نیست. مهم این است که چه کسی ماشین کشتار زنان و کودکان و مردان عراق و سوریه را که سرهاشان را داعش می برد، و به دختران شان تجاوز دسته جمعی می کند، متوقف می کند.
بی بی سی حق ندارد به تروریست بگوید پیکارگر، چپ ها حق ندارند به دلیل دشمنی با اوباما جنایات داعش را توجیه کنند. داعش تروریست و آدمکش است. با این جناتکاران باید جنگید. سردار سلیمانی اگر بجنگد دست هایش را می بوسم و اگر ژنرال دمپسی بجنگد نیز همین می کنم. کین و عشق ما نه به دلیل نسبت ماست. بل به دلیل جنایات داعش است. ما نمی خواهیم سرها بریده شود، زنان قربانی تجاوز شوند و ملتی نابود شوند تا قدرتی حفظ شود یا نشود. چیزی مهم تر از همه است و آن آدمی است. ماییم که انسانیم.

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۷

راننده

اون رضایت گرفتن از خانواده مقتول فقط واسه تبلیغات خودشونه وگرنه اینبا واسشون مهم نیست که، چون طرف حرف حق گفته زندانیش کردن بعد رگ غیرت نداشتشون واسه فلان خانواده باد میکنه. من فقط از این ناراحتم که ماها را کودن فرض میکنن، نه آقایون نه خانما ما احمق نیستیم حالیمونه دارین چیکار میکنین...

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۵۳

Abdollahi

همین که ایران و آمریکا به جای تهدید و حملات لفظی و شعار دادن دیپلماتهایشان را بفرستند که پشت یک میز بنشینند و با هم گفتگو کنند، به خودی خود یک موفقیت بزرگ است. همه ما خوشحال می شویم که پنجشنبه ، دوطرف در لوزان به توافق نهایی برسند. ممکن است این اتفاق نیفتد و فقط یک بیانیه صادر شود. یا حتی بیانیه هم صادر نشود. نباید نا امید شویم و تصور کنیم کار به پایان رسیده است. " گمان مبر کهبه پایان رسید کار مغان ..." 35 سال دشمنی و بی اعتمادی در یکسال و نیم جای خود را به صلح و صفا نمی دهد. مذاکره در خلاء اتفاق نمی افتد. دو طرف برای توافق محدودیت دارند. تیم مذاکره کننده ایرانی باید مراقب غرور هسته ای دلواپس ها باشد و به توافقی دست یابد که در داخل آن را شکست و وا دادن تلقی نکنند. از طرفی حامیان انقلاب اسلامی در منطقه و جهان آن را سازش با "شیطان بزرگ" تلقی نکنند.

طرف آمریکایی هم بایدجمهوری خواهان و لابی اسراییلی را قانع کند که راه رسیدن ایران به بمب اتمی را مسدود کرده است. اروپا و آمریکا باید کشورهای عربی را راضی کنند که مفاد توافق با ایران علیه آنها نیست. مذاکرات بین کشورها همیشه افت و خیز دارد و اغلب طولانی است. در دوره جنگ سرد شوروی و آمریکا 30 سال برای کاهش تسلیحات اتمی مذاکره کردند. کشورهای عربی و اسراییل 40 سال است مذاکره می کنند و هنوز هم از توافق خبری نیست. دیپلماسی در سوریه و یمن و لبنان به بن بست رسیده است. هند و پاکستان سابقه 60 سال دشمنی و مذاکره را پشت سر دارند.

در مذاکرات هسته ای دو طرف قبلا گفته اند که توافق نکردن بهتر از یک توافق بد است. این حرف درست است. توافق اگر متعادل نباشد اجرا نمی شود و در عمل به بن بست می خورد. پس باید به پافشاری طرفین روی مواضعشان احترام گذاشت. مشکلات روانی ناشی از دشمنی طولانی هم توافق را مشکل کرده است. از داخل مرتبا به تیم ایرانی هشدار می دهند که مواظب خدعه و نیرنگ آمریکایی ها باشید. از آن سو هم جمهوری خواهان و لابی اسراییل و کشورهای عربی به دولتهای غربی اخطار می دهند که ایرانی ها قابل اعتماد نیستند و از توافق برای رسیدن به بمب اتمی و استیلا بر منطقه استفاده می کنند. همه اینها روی مواضع دولتهای مذاکره کننده تاثیر می گذارد.

سعدی می گوید "سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل / بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران " حالا اگر به جای مهر ، کینه و بی اعتمادی به دل نشسته باشد که بیرون کردنش سخت تر است. این مذاکرات اگر همین فایده را داشته که در طرف ایرانی دیپلماسی را جایگزین شعار و هیاهو و شلوغ کاری کند و در سمت امریکایی هم زبان زور و تهدید به گزینه نظامی را تبدیل به زبان احترام و پذیرش راه حل مسالمت آمیز کند به اندازه کافی موفقیت آمیز است.

تیم هسته ای ایران به مدیریت محمد جواد ظریف حرفه ای عمل می کند . دیپلماتها همان کاری را می کنند که از آنها انتظار می رود. گفتار و رفتار و واکنش هایشان دیپلماتیک و حرفه ای است. شعار انقلابی نمی دهند. خشم انقلابی خود را در جلسه گفت و گو تخلیه نمی کنند. اخم نمی کنند. در جلسات بیانیه سیاسی – تبلیغاتی نمی خوانند. در شرایط عادی اگر کسی وظایف خودش را درست انجام دهد کار فوق العاده ای نکرده، اما در کشوری که تقریبا هیچکس سرجای خودش نیست و همه کس در همه کاری مداخله می کند. اینکه تیم ظریف کار خودشان را درست و حرفه ای انجام می دهند صرف نظر از نتیجه ، قابل ستایش و تحسین است.

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۳۹

Aghazadeh

شریعتمداری کیهان مثل همیشه نقش آدم بده فیلم را بازی کرد و در میان امواج خبری تفاهم هسته‌یی گفت: "اسب زین شده را دادیم و افسار پاره را تحویل گرفتیم" ایشان البته نگفتند این اسب آنقدر به غارتگران سواری داد و به دزدهای یکه سوار چند میلیارد تومانی خدمات داد که دیگر رمقی برای سواری دادن برایش نمانده است که کسی اصلا خریدارش باشد.

البته ایشان در این مورد تخصص کافی دارند چرا که اسب پررمق کیهان را تحویل گرفت و بعد از سالها از نظر نیروی انسانی، امکانات فنی و تیراژ مبدل به یابوی مرده کرد که تنها به درد افراطی‌ها می‌خورد که حرف‌های در دل مانده‌شان را در آن بخوانند.

۱۴ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۵۵

قره بیات

خدمت دوستان عزیز عرض سلام و ادب دارم

بحث وبلاگ که فیلتر گردیده و نویسنده اش حالا به دلیلی به زندان افتاده یا با سند آزاد شده تا دوباره به زندان برود یک بحث شخصی و دعوای خصوصی نیست و لذا موضوع با یک فقره کلاهبرداری یا کشیدن چک بی محل فرق میکند. وبلاگ انتقادی یعنی بحث دو طرفه با خوانندگان در باره مشکلات عمومی. لذاست که به نظرمن همه باید واکنش نشان بدهند چه کسانی که موافق خط مشی وبلاگ بوده اند چه مخالف یا زخم خورده.
و مشخصا همین وبلاگ رادیو ساوه که بنده مدتها خواننده اش بودم و به چند نفر هم معرفی کردم یک ویلاگ عمومی بود و حالا که معلوم شده با اسم مستعار منتشر گردیده و با این تعداد شاکی وظیفه ما دو چندان میشود یعنی نویسنده اش دنبال شهرت و خودنمایی یا انتقام گیری شخصی نبوده. البته هیچ شخصی معصوم نیست و او هم ممکن است اهانتها یا اکاذیبی منتشر کرده باشد که مستوجب پاسخگویی است اما در این وانفسا که همه به فکر جیب خود و مال و قدرت و عضویت شورا و ریاست و وکالت و وزارت هستند باید قدر کسانی را دانست که جانشان را کف دستشان می گیرند و مشکلات عمومی را لخت و برهنه به نمایش میگزارند.
به خدا قسم از خواندن مصاحبه سرهنگ طالبی افسردگی گرفتم و ناراحت و عصبانی شدم چرا که این لحن ادبیات در شأن یک مقام انتظامی نیست. بله شما رادیو ساوه را بستید. بسیار خب. کار خوبی کردید. اگر من الان انتقادی داشته باشم باید کجا مطرح کنم؟ من یا دیگران چجوری و با چه روحیه ای میتوانم وبلاگ انتقادی ایجاد کنیم بدون ترس از زندان و بازداشت و توقیف وسایل و بازرسی منزل؟ خواهش میکنم به همین نکته فقط جواب بدهید.

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۲۱

ناشناس

ضو شورای شهر ساوه با انتقاد از کم‌توجهی میراث فرهنگی به بناهای تاریخی این شهر گفت: بناهای تاریخی ساوه در آستانه نابودی است و مسئولان این سازمان باید در این خصوص چاره‌اندیشی کنند.

محمود نجفی ادامه داد: ساوه هم‌اکنون نخستین شهر استان مرکزی به دلیل داشتن بناهای تاریخی است و در نزدیکی پایتخت واقع شده اما، تاکنون بناهای تاریخی ارزشمند آن که از ظرفیت مناسبی برای ایجاد فرصت‌های گردشگری برخوردار است، مورد غفلت مسئولان میراث فرهنگی قرار گرفته‌اند.

وی افزود: تاکنون بازدیدهایی توسط اعضای شورای اسلامی شهر ساوه، از برخی شهرهای کشور که از ظرفیت‌های تاریخی در جهت گردشگری به نحو احسن استفاده کرده‌اند، مانند کاشان و خوی صورت گرفته است و ما نیز از مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی می‌خواهیم تا ضمن احیاء و سرمایه‌گذاری در بناهای تاریخی ساوه با ایجاد زمینه گردشگری در این شهر به وظیفه خود عمل کنند.البته که می دانید که ساوه شهر دست اندازها و.. است

پاسخ:
سلام ساوه مگر مشکلی هم دارده ؟من فکر می کردم چشم فتنه را درآوردید تمام شد رفت پی کارش ناشناس جان .در ضمن من این خبر را هفته های پیش خوانده بودم چطور شد فکر فرمودید وبرای ما ارسال کردید عزیز دل برادر اگر هستید فارق از هر جناح و حزبی پیگیر ادمین رادیو ساوه باشید. استکبار زیر بار منطق رفت و چند خانواده قاتل فرزند جوانشان را بخشیدند چطور است که در ساوه ای با قدمت تاریخ یک منتقد بخشید نمی شود ؟و مسئولین برای گرفتن رضایت از مادر یک مقتول سرودست می شکنند و کسی پیگیر پرونده این بنده خدا نیست ؟چرا مسئولین یک لحطه نمی خواهند خودشان را جای حانواده یک وبلاگ نویس قرار دهند . واین در حالی است که رضایت یک مادر داغدار را جلب می کنند و خودشان یک وبلاگ نویس را نمی بخشند که فقط انتقاد داشته و حرف زده . چگونه ممکن است مسئولین یک شهر شرایط سخت خانواده یک وب نگار را درک نمی کنند . من متحیرم

۱۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۱۸

معزالدین

سلام بر بندگان صالح خدا
من شخصاً خواننده سفت و سخت رادیو ساوه بوده و اگر باز به اینترنت بیاید همچنان خواهم بود.
در اینجا باید به عرض برسانم که من از بابت زندانی شدن نویسنده رادیوساوه متاسف نیستم فقط از این ناراحتم که چرا دیگر هیچ وبلاگ انتقادی نتوانست موفقیت او را در جرات و جسارت انتقاد عریان و طرح سئوال دلسوازنه و البته به صورت حرفه ای انجام دهد. بله اگر ده تا رادیو ساوه دیگر داشتیم هیچ ملالی نبود اما وقتی همین یکی را داریم چرا نباید قدرش را بدانیم.
آقا اگر خطا کرده، اشتباهش را به او بگوییم. من توجه شما را به توصیه همین استاد نیکنام جلب میکنم که همه بحث شما را کفایت میکند جایی که خطاب به (نویسنده رادیو ساوه) می گوید:

گر کسی گفتا به تو کم کن سخن
گو " تو بهتر می زنی بستان بزن

این شعر دقیقا در اوج محبوبیت رادیو ساوه سروده شد زمانی که آماج حملات غیر انسانی صاحبان قدرت و مدیران بی لیاقت شهری قرار گرفته بود و همانطور که هر آدم بیسوادی میداند هزینه انتقاد در کشور ما بسیار بالاست.
تنها درخواست من از مسئولان قضایی ساوه این است که در مقام پیشگیری از جرم که وظیفه ذاتی آنهاست حتما و حتما یک و بلکه چند رادیو ساوه دیگر یا مشابه آن را برای مردم ایجاد کنند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد...
رادیو ساوه، بدون تردید در حافظه تاریخی صدها تن از مردم شریف ساوه خواهد ماند و رنج و عذابی که نویسنده مظلومش به واسطه طرح مشکلات و درد انسانهای ضعیف جامعه متحمل شدند تا سالها ورد زبان خواهد بود. از بحث رشوه و فساد در ادارات دولتی گرفته تا بی مهری مسئولین دولتی به مردم.
رادیو ساوه نماد ایستادگی بر سر صیانت از بیت المال و دفاع از حق مردم ضعیفی بود که عده ای نمیخواهد صدایشان شنیده شود. هیچگاه وارد حریم خصوصی افراد نشد با اینکه اطلاعات کافی و دقیق از مفاسد موجود داشت.
اینجا سرزمین عجیبی است. دلسوزان را به بند می کشند. دزدان و جانیان رها در شهرند. عده ای با کوله باری از حق الناس آزادند ولی پوریا روحانیان ها و … در حبس اند.
بله این رسم روزگار نیست اما تاریخ به آیندگان خواهد گفت که بر سر این مردم چه گذشت.
و نصیحت من به گردانندگان رادیو ساوه این است که از این توپ و تشرها نترسند و اگر فقط رضایت خدای عزیر و قهار را در نظر بگیرند همة سختیها را کفایت می کند. انشاءلله.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

شهر خوبان

شهر خوبان

چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم