یا لطیف

چند خبر از ویژه نامه تابناک استان مرکزی را برای این پست در نظر می گیرم با این توضیح که واقعا دلم میخواست حرکتی انجام می شد که ما هم از مسئولین بزرگوارمان تشکر می کردیم ودر ابتدای سال جدید هم از اتفاقات خوب و از افتتاحات و هم از شدن ها می نوشتیم گل می گفتیم وگل می شنیدیم

اخبار مربوط به زرندیه را که دنبال می کنیم این مطالب چشمها را نوازش می دهد

زرندیه، منشأ گرد و خاک تهران!وبدنبال آن.

به گزارش ایسنا، پرویز رضازاده؛ مشاور پیش‌بینی سازمان هواشناسی در خصوص بروز پدیده گرد و غبار در استان تهران، تصریح کرد:‌ استان‌های تهران، البرز، قزوین، قم و شمال استان مرکزی به دلیل عدم وجود پوشش گیاهی و اقلیم نیمه‌کویری، منشاء بروز گرد و خاک شدید در ساعات پایانی امروز هستند.

چندی پیش نیز پایگاه خبری {زرنا} در مقاله ای با عنوان {«نابودی غیر طبیعی! منابع طبیعی...»} به بررسی منشأ بیابان زایی در منطقه زرندیه پرداخت. وبعد {آنچه یافت می نشود آنم آرزوست...(3).}که به تاخیر مکرر در تکمیل بیمارستان امام رضا علیه السلام شهرستان و چرایی مکان یابی این پروژه عظیم اشاره داردو ؟! وبازهم مجلس و انتخابات..

استعفای فرماندار اسلامشهر؛

(امراله حقیقی؛ کاندیدای احتمالی انتخابات مجلس در ساوه زرندیه؟!)

{ استعفای کریمی؛ برای حضور در انتخابات مجلس؟!}

با این توضیح که اقای کریمی در شغل شریف بخشداری شهر بوستان از توابع تهران بودند همچنین جناب هدایتی فرماندار سابقه زرندیه که ...بگذریم و این در حالی است که بنا به دلایل نامعلوم خبری از انتصاب استاندار استان مرکزی نیست و ما مانده ایم مگر در مجلس چه می گذرد که این عزیزان برای خدمت به مردم مظلوم و محروم زرندیه و البته ساوه متمدن سینه چاک می کنند واین خبر را هم دنبال کنیدلطفا{ استان مرکزی در هفته‌ای که گذشت } واگر خبری از زرندیه خواندید به این حقر هم حالی کنید .ما همچنان دچار روز مرگیهای مدیریت شهرستان هستیم ودست وپا می زنیم و از خدا می خواهم که صعه صدر به من بدهد تا دست به قلم نبرم تا تمام انچه را می دانم روی دایره مجازی بریزم ..که هرچه بادا باد...ولی باز می خوانم که

{تشییع پیکر مطهر شهید مرزبانی در شهرستان خنداب از استان مرکزی} وشرمگینانه سر به زیر می افکنم اشکی وسلامی و فاتحه ای و عرض ادبی و شیطان را لعنت می کنم وبا چند صلوات آرام می شوم وباز می خوانم..

ا{علام برنامه های بنیاد فرهنگی صبح قریب در ساوه و زرندیه }و دعا می کنم واز خدا می خواهم تا اوضاع این شهرستان که همچنان طبق فرموده جناب کردی در اولین روز های انتصابش در تاریکی بعد از ساوه وپرند است واز لفظ وقتی وارد شهرستان زرندیه می شوی انگار وارد جهنم می شوی هم اصلا استفاده نمی کنم 1چون خبر دارم معاون برنامه ریزی استان حاضر است نیمه ای ازاضافه درآمد استان را به استانهای همسایه کمترتوسعه یافته مثل لرستان یا اصفهان یا قزوین بدهد وتا به شهرستان مظلوم زرندیه ندسدو این عین بی انصافی است و ادامه دارد

پ ن 1 برروی جملات داخل گیومه {}کلیک کنید اصل خبر باز می شود

و1 از فرموده های جناب مهندس کردی فرماندار محترم شهرستان زرندیه در مسجد علی بن ابیطالب نقل به مضمون

پسشنهادات برای مطالعه:راهکار ما برای عبور از "20 سال خشکسالی" چیست؟

ایران در 11 سال بعد ...

30 ویژگی سیاست خارجی کارآمد
ا دبیات عمومی کشور: توسعه محور یا شعاری؟ / عقلا وارد صحنه شوند، آینده در خطر است
پینوشت 2
ما آنقدر قدر دانیم که با نصب یک چراغ راهنما تمام قد قدر دانی میکنیم با تشکر از جناب نیکبخش در چه خبر از زرندیه

۹۴/۰۱/۲۶

محمد ساعدی

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۵۵

روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

سلام علیکم
به برکت وجود نازنین وکیلیهای جعلی(چند دوست عزیز در زاویه با نام وکیلی دارم) الانه دیگه از هیچ ماستی نمی توان کره گرفت آقای وکیلی جعلی امثال شما آنقدر جسارت ندارید که نام اصلی خود را فاش کنید و با نام مستعار که فقط تعدادتان 3 نفر است مطلب می نویسید در ضمن بله من کپی می کنم سردر وبلاگ من مذهبیه، آزاد نیست چون نمی توانم از خودم جعل حدیث و روایت کنم شاید شما (نعوذبالله)می توانید!!!!؟؟؟
به قول معروف:
حرف آزادی اگر هست همه ترفند است
بنده سیم و من و بنده زر آزادی است
اگر سواد سیاسی داشته باشید متوجه مضمون این بیت شعر خواهید شد در ضمن بنده استاد ساعدی را مدتهاست که می شناسم بارها و بارها در محافل مختلف باهم صحبت کردیم روی صحبت من ایشان بود نه امثالهم.
شما هم در آستانه انتخابات قصد تخریب نماینده را دارید دلتان به حال رادیو ساوه و سایرین نمی سوزه!!!! اگر توان و تحصیلات کافی دارید و می توانید مشکلات را حل کنید بفرمایید این گوی و این میدان چرا خودتان کاندید نمی شوید
داخل این تابوت و قبر مرده ای نیست که برایش گریه کرد به قول رفیقتان آره دادا !!!!!
روابط عمومی هیأت عاشقان ثارالله مأمونیه

۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۲۷

محمد صفاجویی

محمد صفاجویی - روزنامه نگار:

آخرین اخبار حکایت از آن دارد که در پی اعلام خبر افزایش قیمت خودروهای سایپا، سهام کمپانی‌های خودروسازی مرسدس بنز، بی.ام.و و لامبورگینی افت کرد. در همین راستا گفت‌و گوهایی با روسای این کمپانی‌ها ترتیب دادم که بخش‌هایی از آن را در ادامه نقل کرده‌ام و نمی‌دانم با بخش‌های نقل نکرده چه کنم، روی دستم مانده؛ معاوضه با ویلا در شمال.
رئیس کمپانی مرسدس گفت: از آنجایی که ما در تمام امور تولید خودرو نگاه زیرچشمی به کمپانی‌های خودروسازی ایرانی داریم، خواستیم پس از افزایش قیمت خودروهای سایپا، ما هم قیمت خودروهای‌مان را کمی بالا ببریم که این امر با واکنش منفی متقاضیان دریافت خودرو مواجه شده و در نتیجه سهام‌مان نابود شد.
او ادامه داد: متقاضیان می‌گفتند شما فکر کردید سایپا هستید که قیمت خودروهای تان را همین جوری یکهویی بالا می‌برید؟ کاش اقلا یک چیزی به خودروهای تان اضافه می‌کردید و کمی کیفیت را بالا می‌بردید و بعد به فکر افزایش قیمت بودید. در همین راستا گفته می‌شود یک پیرمرد آلمانی معترض به افزایش قیمت بنز، ته چایش را که داغ هم بود، روی زمین ریخت و سرش را محکم به طرفین تکان داد.
رئیس کمپانی بی.ام.و هم از به وقوع پیوستن اتفاقی مشابه با فاجعه بنز خبر داد و گفت: ما سال‌هاست در پی رساندن کیفیت خودروهای مان به پراید هستیم. یعنی مدت ها بود داشتیم سعی می‌کردیم فرمول ساخت پراید را که می‌گفتند تنها یک پیرمرد کوه نشین به نام باباپرایدی کوهی در یکی از غارهای قله دماوند می‌داند را به دست آوریم که تا او را پیدا کردیم، سایپا اقدام به تولید تیبا کرد. همه خودروسازان می‌دانند که با تیبای زیبا نمی‌شود رقابت کرد.
او افزود: ما نمی‌دانیم چرا شرکت‌های خودروسازی ایران با ما اینجوری می‌کنند. ما به همراه همکاران‌مان در مرسدس، لامبورگینی و بقیه کمپانی‌های فرودست خودروسازی طی نامه‌ای به سایپا و ایران خودرو خواهش کردیم با ما اینجوری نکنند.
رئیس کمپانی لامبورگینی که اصالت ایرانی دارد (البته رئیس بنز و بی.ام.و هم ایرانی بودند، گفتن ندارد؛ همه آدم‌های معروف جهان ایرانی‌اند) و خودروهایشان به لوکس بودن مشهور است گفت: چیزی که کمر ما را شکست، وانت پراید بود. او در ادامه با به کار بردن بخشی از دیالوگ فیلم سوته دلان ساخته مرحوم علی حاتمی گفت: همه عمر دیر رسیدیم. مدت ها در تلاش بودیم خودرویی طراحی کنیم که علاوه بر داشتن کیفیت بالا و همچنین رعایت المان‌های لاکچری، خاصیت وانت طوری هم داشته باشد که یکهو خبر رسید وانت پراید آمده.
یادم است پس از تولید نخستین سری وانت پراید، کمپانی ما سه روز عملا تعطیل بود. هر کس را گوشه‌ای می‌دیدی که مشغول حبس کردن دود سیگار و گوش سپردن به آهنگ‌های آن خواننده ایرانی بم صدای زمان طاغوت دارد. روزهای سختی بود. حالا هم وقتی سایپا قیمتش را بالا برده، ما نمی‌دانیم چه کنیم. شاید کلا برویم توی یک کار دیگر. من علی الحساب قصد دارم یک پراید تهیه کرده و در یک آژانس مطمئن مشغول به کار شوم. ‌

۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۹:۵۰

روزنه

سلام خدمت آقای ساعدی و خوانندگان

ببینید الان مشکلات خیلی زیادی در ساوه و زرندیه هست همونطور که در این پست اشاره شده اما متاسفانه ما عادت کردیم همیشه بیرون از خودمون دنبال مقصر باشیم درحالی که خودمون مقصر هستیم. تاوقتی من نوعی خودم را اصلاح نکنم و درست رفتار نکنم شهر هم آباد نمیشه. یک مثال میزنم و اسم افراد را نمیبرم که نگن تهمت بوده؛ در اصفهان قبل از انتخابات مجلس اگه کسی شام یا غذا به مردم بده مردم قطعا به اون آدم رای نمیدن، یعنی عوض اینکه براش تبلیغ بشه بدتر به ضررش تموم میشه بخاطر همین تو اصفهان هیچکس شام یا غذا پخش نمیکنه یا مهمونی نمیگیره. اما تو ساوه و زرندیه این خیلی دیده میشه که کاندیدا کلی هزینه میکنه تا مردم را به اصطلاح نمک گیر بکنه که متاسفانه نتیجه بخش هم هست. خب اگه ما هم مثل مردم اصفهان رفتار کنیم دیگه همچین قضیه ای جمع میشه و شخصیت خودمونو حفظ کردیم. یا دور گذشته یکی از کاندیداهای مجلس ده ها گوسفند قربونی کرد یعنی هربار تو یه روستا یا محله واسه سخنرانی میرفت فقط یکی مسوول بود که گوسفند بیاره زیر پاش بکشه تا برای مردم جو روانی ایجاد بشه. خب اگه مردم از خودشون بپرسن پول اینهمه گوسفند بعلاوه چیزای دیگه چقد میشه واز کجا میاد وبه طرف رای ندن هزار تا از مشکلات خود به خود حل میشه.درست فکر کردن را یاد بگیریم. نه اینکه اسیر یکسری عقاید باشیم مثل(نمک گیری) که یکی پیدا بشه از عقاید ما بخواد سو استفاده بکنه. در ضمن نظر شخصی من اینه که بین اینهمه مسوول از فرماندار بگیر تا یه کارمند شهرداری اون کسی قابل اعتمادتره که ساده تره و اهل بریز و بپاش نیست، به همچین آدمهایی میشه امید داشت.

۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۰۹

به نقل از مهرداد فرهمند

گویا دیروز آقای مهاجرانی در برنامه ما وزیر فرهنگ سابق معرفی شده و این سوال پیش اومده که چرا عنوان کامل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به کار نرفته. البته به نظر من هیچ اشکالی نداره که اسم این وزارتخانه ها کوتاه بشه و اصلا بهتر هم هست که این اسمهای عریض و طویل وزارتخانه ها رو کوتاه کنن اما گذشته از این، یاد خاطره ای افتادم از همین عنوان وزیر فرهنگ برای آقای مهاجرانی. اوائلی که آقای مهاجرانی آمده بود لندن من یه شب شام دعوتش کردم خونه ام. حدود یازده سال پیش بود.
اون زمان من در خانه یک زوج آلمانی به نام اریک و اولریکه زندگی می کردم که طبقه بالا می نشستن و من پایین. خیلی هم با هم دوست بودیم چون تقریبا همسن و سال و همکار هم بودیم. اریک خبرنگار شبکه بلومبرگ بود و اولریکه مستندساز. خودشون خیلی وقتها پایین پیش من بودن، سه تا گربه هم داشتن که همیشه پیش من بودن.
اون شب هم بودن و آقای مهاجرانی که اومد چهار تایی مدتی نشستیم به تعریف و بعدش من رفتم آشپزخونه که بساط شام رو آماده کنم. یه کم بعد اریک اومد و گفت این رفیقت عجب چاخانیه. گفتم چطور؟ گفت دیدم سن و سال شما دو تا به هم نمی خوره ازش پرسیدم تو و مهرداد چطور همدیگر رو می شناسین. گفت ما تو ایران با هم یه جا کار می کردیم. پرسیدم تو هم روزنامه نگار بودی؟ گفت نه من وزیر فرهنگ (Minister of Culture) بودم!! عجب چاخانیه! می گه من وزیر بودم!
گفتم راست می گه واقعا وزیر بوده، اتفاقا از وزیرهای دیگه هم مهمتر و معروفتر بود و شخصیت سیاسی مهمی به حساب می اومد.
اریک هاج و واج موند و بعدش برگشت پیش آقای مهاجرانی نشست و یواشکی گوشی رو دوست اولریکه هم داد و هر دو از اون به بعد کلی مودب شدن و لفظ قلم حرف می زدن و مدام مهاجرانی رو sir خطاب می کردن و سعی می کردن تمام آداب پذیرایی رو به بهترین وجهی به جا بیارن تا جایی که من خنده ام گرفته بود.
خدا رفتگان آقای مهاجرانی رو بیامرزه که اون شب خودش رو وزیر ارشاد اسلامی (Islamic guidance) معرفی نکرد چون این عبارت در انگلیسی مثل وزیر امر و به معروف و نهی از منکر طالبانه.

۲۶ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۰۷

وکیلی

با سلام
آقای روابط عمومی راست میگوید.
انتقادات به نماینده مجلس را بگذارید برای بعد از انتخابات تا شخصیت محبوب و همشهری ایشان که رای آورد و جیره و مواجب دوستانش که رسید آنوقت اقدام کنید. صندلی سبز بهارستان و حقوق آنچنانی و رانتهای بادآورده از حقوق ملت بینوا ارزشش خیلی بیشتر از زندان رفتن و آزادی بیان و وبلاگ و انتقادات مردم است.
برای من جای تعجب است چطور کسی که خودش وبلاگ زده و میخواهد نوشته هایش(البته کپی بردای هایش از سایتهای مختلف) را مردم بخوانند آنوقت نظر به کات کردن و سانسور کردن و دیکتاتور شدن می دهد. همه ما در درون خودمان یک دیکتاتور کوچک هستیم.
وقتی کسی نتواند در باره عملکرد نماینده اش اظهار نظر کند به چه درد میخورد؟
اتفاقا این خانم بیات است که باید در خویش تجدید نظر کند نه وبلاگ نویسان! یراستی این خانم نماینده چه کار کرده که این همه اعتراض و انتقاد را برانگیخته؟ این همه اعتراض به یک وکیل مجلس در ساوه بی سابقه است. تازه هنوز اخبار این بازداشت و زندان و سانسور که رسانه ای نشده و خبر دقیق دارم که نویسندگان رادیوساوه با جدیت سعی کردند خبرش ذره ای به رسانه ها درز نکند وای به روزی که پرده ها برافتد و اخبار این بگیر و ببند تلخ به خانواده ها و مجالس خصوصی ساوه ایها هم کشیده شود.
من با عرض معذرت از ادمین رادیوساوه، به سهم خودم از امروز به بعد خبر این اتفاق مهم رسانه ای در جغرافیای کوچک ساوه را به رسانه های مهم بین المللی ارسال خواهم کرد. صبر کنید و نظاره کنید. از جناب خبرنگار آزاد و سایر دوستان هم کمک می طلبم. بحث یک وبلاگ نیست. نباید بگذاریم این قبیل کارهای زشت در شهر ما عادی شود. یک معاون شهردار کوچولو یا یک نماینده درجه 3 مجلس نباید به خودش اجازه دهد یک رسانه مردمی و انتقادی را هدف سانسور و زندان و بازداشت قرار دهد. نباید بگذاریم زشتی این کار از بین برود و تنها راهش اطلاع رسانی است.
من فقط میخواهم به آن "روابط عمومی" نماینده مجلس!! بفهمانم یک من ماست چند من کره دارد.
فقط همین.

شهر خوبان

شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم

منشا گرد غبار تهران متهم زرندیه

زرندیه، منشأ گرد و خاک تهران!وبدنبال آن.

(امراله حقیقی؛ کاندیدای احتمالی انتخابات مجلس در ساوه زرندیه؟!)

{ استعفای کریمی؛ برای حضور در انتخابات مجلس؟!}

نظرات (۵)

ارسال نظر

شهر خوبان

شهر خوبان

چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم

منشا گرد غبار تهران متهم زرندیه

زرندیه، منشأ گرد و خاک تهران!وبدنبال آن.

(امراله حقیقی؛ کاندیدای احتمالی انتخابات مجلس در ساوه زرندیه؟!)

{ استعفای کریمی؛ برای حضور در انتخابات مجلس؟!}

نظرات (۵)

ارسال نظر

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم