شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

چه کسی «آیلان» را کشت؟


دریکی از سواحل کشور اردو غان<ترکیه> که شریک جنایات افراطیون آدمکش که کارشان قتلهای فجیع وسوزاندن ویران کردن  خانه وکاشانه درسر زمینهای مسلمین هست است .جسدکودک مظلوم سوری یافت شد .کودکی از خیل مهاجرین مظلوم وبی پناه سوری که در هردوصورت محکوم به مرگ بود چه در حضر و چه درسفر.شاهد مدعایم   قطعه قطعه شده بسیاری از مردم سوری از زن مرد و کودک پس ازمهاجرین غرق شده در دریا است.صحبت از انسانهایی که انگاربرای مردن  قطعه قطعه شدن زاده می شوند @@@واگر نبود رعایت قلبهای رئوف خوانندگان وبلاگ تصاویری از ظلمی که بر این مردم می رود را قرار می دادم که مشابه اش را  ما در هشت سال دفاع مقدس در بخش اشغالی کشور عزیزمان توسط بعثیون شاهد بودیم .و رعایت حال شما محترمان است که تصاویراز فجایعی که بر نوع بشر  رفته و می رود  و امروز وبه وضوح و وفور می توان در یمن نیجر لیبی شهرهای در اشغال کشور عراق  از همه مهمتر سوریه رادید  قرار نمی دهم  و اگرچه این تصاویر برکسی پوشیده نیست و جهان شاهد مصله شدن انسانیت در قرن حاضر به لطف گشترش شبکه های  اطلاع رسانی آنلاین ودر آن واحد قرار می گیرد و شاید من عقبتر از خیلی از شما باشم . جهان امروز برای یک کودک از هزاران هزار کودکی  که عمده ترینشان را مسلمانان تشکیل می دهند اشک می ریزد و درهای خانه ها به روی مهاجرین بی پناه سوری در اروپا باز می شوند.حتی اگر یک تعارف هم باشد خوب است .امیرکها مولتی میلیاردر شکم گنده و ملک کوفتهاو شاهزاده زهرمارها  خوشگذران نفت فروش که خجالت نمی کشند ودست از جنایت نمی کشند شاید بخود آیند.که ننگ و نفرین بر آنها.باد واما به موازات این جنایات .جنایت هولناک دیگری زیر پوست پایتخت به وقوع پیوست که در این جنایت سپهر پسرک ده ساله توسط داعشی از نوع دیگر سلاخی شد  وما انگار خواندن اینگونه جنایات وحشیانه متعجبمان نمی کند !!و ضجه های مادر بینوایی که تنها داشته اش از دنیا پسرش سپهر بود کمتر وجدانی را آزرده می کند!! وانگار نه انگار در روز روشن سر از پسرکی برداشته شده و مادری خون گریه می کند..

اگر چه قاتل دستگیر شده و دیر یا زود به قصاص محکوم خواهد شد . واماصد حیف که هزاران نفر از این حیوانات انسانما که به ماشین متحرک قتل و غارت تبدیل شده انداگر مجازات شوند  یک قطره ازخون سپهر ها جبران نخواهد

.وبیاییداز خدا بخواهم جهان را از لوث وجود داعشیون در هرشکل وشمایل و نام واعمال پاک کند و روزی برسد که دیگر هیچکس چون اشکان که تحت تاثیر مواد کار عمرچچنیها و ابوبکر البغدای ها را مرتکبمی شوند در جامعه دیده نشوند.و همانگونه که مبازره با داعش سگالی از اهم امور است مبارزه با معتادان پر خطر هم در اولویت قرار گیرد زیرا داعش و معتادان به مواد مخدر توهم زا چون شیشه فقط در حرف< ش> مشترک نیستند ودر عمل هم  اشتراکات  زیادی دارند .

از خداوند بزرگ نابودی و اضمحلال تمام نامهای غارتگران ازداعش و النصره و متجاوزان به یمن لیبی وعراق وسوریه تا معتاد پر خطررا خواستارم.

دراین ارتباط با کلیک بر روی متنهابیشتر بخوانید


۱.
۲.


  • ۹۴/۰۶/۱۵
  • محمد ساعدی

نظرات (۷)

غروب با دوستی قرار داشتم . وقتی به سر قرار رسیدم فهمیدم کارت عابر بانک را جا گذاشته ام و ته جیبم هزار و پانصد هزار تومان بیشتر ندارم ، همیشه می ترسیدم بگوید برویم کافه ، باید بهانه می آوردم و منصرف اش می کردم ، خوشبختانه چنینن پیشنهادی نداد و در لحظه خداحافظی باری از روی دوشم بر داشتم ، در همراه داشتن پول گرفتار فراموشکاری ام و درمانی هم نیافته ام .

در راه بر گشت دوران کودکی و نوجوانی در ذهنم شکل گرفت.روزهای بی پولی و فقر ، خوشبختانه نیاز نبود به هم دروغ بگوییم ، چون هیچکدام نداشتیم ، گاهی یک نان بربری می خریدیم و مقداری هم پنیر . یک روز چند نفری یک بربری را چند نفری خوردیم و همه دل درد گرفتیم ، آن روز یک بربری چند برابر بربری های امروز بود ، لذتی که از این نون و پنیر خوردن می بردیم هیچوقت از خوردن بهترین غذاهای دنیا را نبردم . راستی در این لحظات است درد کسانی را می فهمی که واقعا و به بخاطر فراموشی پول ندارند ، چه می کشند ، چرا در برابر آنها احساس شرمساری نمی کنیم برای این بیمار پیدا نکردم . البته این بیماری مال دوران کارتهای عابر بانک است

پاسخ:
ممنون
حکایتی در قدیم بود : که طراری در بیابان خود را به بیماری زد تا اسب جوانمردی به ناجوانمردی بستاند و چون چنین کرد جوانمرد گفت برو ولی داستان را جایی بازگو نکن چون در راه ماندگان زیادی بی پناه خواهند ماندامروز یک شیوه برای تکدی گری همین شیوه است مردی را می گفتن ده سال است قرار بود به شهرستانی برود هنوز که هنوز است در ترمینال جنوب مانده و مغازه ای شده این  برای درآمد اسانش و خدا برکت دهد دهد به ترمینال جنوب که دریایی شده برای خودش ایناست که اعتماد عمومی به کسی که بگوید یادم رفته و جاگذاشتم وقس علی هذا کم شده و ابن سبیل یکی از موارد است که کمک به او  تاکید شده .ممنونم که باز آمدی
جملاتی قابل تامل:

💥سخت است برای کسی که آتش گرفته توضیح بدهی که نباید بدود.

💥دنیا به شایستگی هایت پاسخ میدهد نه به آرزوهایت،،،پس شایسته آرزوهایت باش.

💥چه بسیار انسانها دیدم تنشان لباس نبود و چه بسیار لباسها دیدم که درونشان انسانی نبود.

💥هر فردی بهترین هم که باشد اگر زمانی که باید باشد، نباشد همان بهتر که نباشد.

💥هرگز منتظر فردای خیالی نباش سهمت را از شادیهای زندگی همین امروز بگیر.

💥زندگی پانتومیم است، حرف دلت را به زبان آوری باخته ای.

💥سکوت دوستی است که هرگز خیانت نمیکند.

💥به هر کسی نیکی کنی اورا ساخته ای و به هر کسی بدی کنی به او باخته ای.،،، پس بیا بسازیم و نبازیم....؛؛؛؛
سلام
همه میدونن وحشی های داعش چه اعمالی انجام میدن. وحشیگریهایی که درطول تاریخ بشریت بی سابقه بوده و قابل تصور نیست از طرفی به ماجرای هولناک پسربچه ده ساله اشاره کردید. این را هم عرض کنم که حدود سه سال پیش یه مردکه بخاطر مصرف مواد در توهم بود با قمه داخل یکی از فروشگاههای تهران شده و چندین نفر راکشته و زخمی کرد طوریکه ما تا مدتها در کوچه وخیابان چهار چشمی مراقب اطراف خودمون بودیم. احساس امنیت گمشده زندگی ما مردم خاورمیانه است. من از این بعد به قضیه نگاه میکنم که کشف و تولید موادمخدر صنعتی نقش خیلی پررنگی در به اوج رسیدن این توحش داره. درسته که وحشی گری و جنگ همیشه بوده اما الان بخاطر مصرف مواد توسط داعشی ها میبینیم که به اوج رسیده. موادمخدر جدید نقشی بزرگتر از چیزی که ما تصورش را میکنیم در تمام بدبختی های امروز همه انسانها از به وجود آمدن داعش تا بحران پناهجویان و حتی ناامنی درکشور خود ما داره. متاسفانه همیشه تحلیلگرها راجب نقش تجارت نفت صحبت میکنن و همه مشکلات خاورمیانه را از اون دید بررسی میکنن من که تاحالا ندیدم تحلیلگرانی راجب نقش تجارت مواد و مافیای مواد صحبت بکنند. خداروشکر امروز به لطف گسترش شبکه های اجتماعی همه مردم دنیا آگاه شدن. روزگاری هرکشور پادشاهی داشت و مردم دنیا تصوری از جمهوریت نداشتن اما امروز تقریبا حکومت پادشاهی از دنیا برچیده شده و الان انسان کم کم داره متوجه میشه که سیاستمدارانی که دنیا را به منجلاب فساد کشیدن لیاقت حکومت ندارند و به نظر من درآینده این نوع حکومت ناکارآمد که در دنیا میبینیم برچیده میشه. فقط کافیه نگاهی بیندازید به عملکرد جرج بوش، برلوسکونی که همه بهش میگن پدرخوانده و قاچاقچی، اولاند و ... خیلی از سیاستمداران فاسد شرق و غرب. اینها چه از لحاظ اخلاقی چه از نظر اقتصادی غرق فساد هستند و در بهترین حالت سیاستمداری مثل پوتین که همیشه دنبال منافع ملی کشورش بوده را میبینیم که هرچند در روسیه محبوب اما درکل دنیا منفور مردمه.
پاسخ:
ممنون علی جان
دل به دریا زده
دنیا شبیه نقاشی هایت نبود.
با آسمانی آبی،
خورشیدی درشت
و خانه ای امن
که از چند خط ساده
ساخته شود. در دنیای ترسناک ما
گلوله ها 
لالایی می گویند
و دست موشک 
گهواره ها را می جنباند.
حالا می توانی بخوابی برای ابد.
کنار ماهی ها و 
عروس های دریایی.
کودک دل به دریا زده ی بی سرزمین!
این دنیا
به درد به دنیا آمدن نمی خورد!

یغما گلرویی
نمیدونم قد ما کوتاه بود یا قدیما برف بیشتر میومد!!
نمیدونم دل ما خوش بودیا قدیمابیشترخوش میگذشت!!
نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم!!
نمیدونم ما بی نیاز بودیم یا توقع ها پایین بود!!
نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم وهم چشمی نداشتیم!!
نمیدونم تو مملکت پول نبود یا دزد نداشتیم!! اون موقع ها حوصله داشتیم یا الان وقت نداریم!!
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم ولی روزای خوبی داشتیم...
یعقوب لیث صفاری اولین پادشاه سلسله صفاریان و نخستین شهریار ایرانی پس از اسلام .
شبی هر چه کرد ؛ خوابش نبرد ، 
غلامان را گفت : حتما به کسی ظلم شده ؛ او را بیابید. 
پس از کمی جست و جو ؛ غلامان باز گشتند و گفتند : سلطان به سلامت باشد ، دادخواهی نیافتیم .
اما سلطان را دوباره خواب نیامد ؛ پس خود برخواست و با جامه مبدل ، از قصر بیرون شد ؛
در پشت قصر خود ؛ ناله ای شنید که میگفت خدایا : 
یعقوب هم اینک به خوشی در قصر خویش نشسته و در نزدیک قصرش اینچنین ستم میشود ؛ 
سلطان گفت : چه میگویی؟
من یعقوبم و از پی تو آمده ام ؛ بگو ماجرا چیست؟ 

آن مرد گفت : یکی از خواص تو که نامش را نمیدانم ؛ شبها به خانه من می آید و به زور ، زن من را مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار میدهد .
سلطان گفت : اکنون کجاست؟ 
مرد گفت: شاید رفته باشد .
شاه گفت : هرگاه آمد ، مرا خبر کن ؛ و آن مرد را به نگهبان قصر معرفی کرد و گفت : 
هر زمان این مرد ، مرا خواست ؛ به من برسانیدش حتی اگر در نماز باشم .

شب بعد ؛
باز همان سرهنگ به خانه آن مرد بینوا رفت ؛ مرد مظلوم به سرای سلطان شتافت .

یعقوب لیث سیستانی؛ با شمشیر برهنه به راه افتاد ، در نزدیکی خانه صدای عیش مرد را شنید ؛ 
دستور داد تا چراغها و آتشدانها را خاموش کنند آنگاه ظالم را با شمشیر کشت . 
پس از آن دستور داد تا چراغ افروزند و در صورت کشته نگریست ؛
پس ؛ در دم سر به سجده نهاد ،

آنگاه صاحب خانه را گفت قدری نان بیاورید که بسیار گرسنه ام . 
صاحبخانه گفت : پادشاهی چون تو ؛ چگونه به نان درویشی چون من قناعت توان کردن؟
شاه گفت: هر چه هست ؛ بیاور .
مرد پاره ای نان آورد و از شاه سبب خاموش و روشن کردن چراغ و سجده و نان خواستن سلطان را پرسید ؛

 سلطان در جواب گفت:
آن شب که از ماجرای تو آگاه شدم ؛ با خود اندیشیدم در زمان سلطنت من ؛ کسی جرأت این کار را ندارد مگر یکی از فرزندانم ؛ 
پس گفتم چراغ را خاموش کن تا محبت پدری ؛ مانع اجرای عدالت نشود ؛
چراغ که روشن شد ؛ دیدم بیگانه است ؛
پس سجده شکر گذاشتم . 
اما غذا خواستنم از این رو بود که از آن شب که از چنین ظلمی در سرزمین خود آگاه شدم؛ 
با پروردگار خود پیمان بستم لب به آب و غذا نزنم تا داد تو را از آن ستمگر بستانم .
اکنون از آن ساعت تا به حال چیزی نخورده ام. 

 گر به دولت برسی ؛ مست نگردی ؛ مردی
 گر به ذلت برسی ؛ پست نگردی ؛ مردی

 اهل عالم همه بازیچه دست هوسند 
 گر تو بازیچه این دست نگردی ، مردی.




 
اگر یعقوب های این زمانه،چراغ خاموش کنند و در پی عدل و انصاف بیفتند،!،چندصد آقا و آقازاده به زمین می افتند؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!  
حتما (مصلحت نیست که چراغی خاموش شود.!!)
دزدان دغل ، بغل بغل میدزدند
از گله ی اشتران جمل میدزدند
چون ارزش پولمان تنزل کرده 
این بار برادران دکل میدزدند
چیست فرق آدمی با جانور ؟! !!







درطبیعت بی گمان هرجانور 
هست در هنگام سیری بی خطر 

من نمی دانم چرا نوع بشر 
وقت سیری می شود خونخوارتر !!!

درمیان جنگل دور و دراز
هیچ حیوان دیده ای همجنس باز ؟!

هیچ شیری دیده ای در بیشه زار
جمع شیران را کشد بالای دار ؟!
.

هیچ آیا دیده ای مرغان عشق 
بس خیانت ها کنند در حق عشق؟!!!
.
هیچ گرگی بوده کز بهر مقام 
گرگها را کرده باشد قتل عام ؟!

هیچ ماری دیده ای با زهر خود
کُشته ها برپا کند در شهر خود ؟!

هیچ میمون ساخته بمب اتم
تا که هستی را کند از صحنه گُم ؟!!!

دیده ای هرگز الاغی باربر 
مین گذارد کار زیر پای خر ؟!

هیچ اسبی دیده ای غیبت کند ؟!
یا به اسب دیگری تهمت زند ؟!! 

هیچ خرسی آتش افروزی کند ؟! 
یا گرازی خانمان سوزی کند ؟!!! 

هیچ گاوی دیده ای کز اعتیاد
داده گاو و گاوداری را به باد ؟!! 

پس چرا ؟ انسان با عقل و خرد
آبروی دام و دد را می برد ؟!!

پس بُوَد دیوانه بی آزارتر 
زان که محروم است از عقل بشر 

مولوی استاد حکمت در جهان
کرده بس این نکته را شیرین بیان

آزمودم عقل دوراندیش را
بعد از این دیوانه سازم خویش را

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی