شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها
  • ۰
  • ۰

یا لطیف

تعدادی از جوانان اهوازی در طرح ابتکاری اقدام بر برپایی غرفه‌ای برای ادای نذر خود کردند ولی نذرهایی که در این خیمه توزیع شد از نوع خوردنی نبود، آن‌ها کتاب نذر کرده بودند.
با وجود اینکه شله زرد سال‌هاست پایه ثابت نذورات مردم است اما امسال نذری‌های ماندگار پا به میدان گذاشتند. نذر کتاب، نذر ویزیت رایگان و سیار همچنین جمع آوری زباله‌های به‌جا مانده از نذورات از فعالیت‌های چشم‌گیر محرم امسال در خوزستان بود.

تا بوده مردم در ماه‌های محرم، صفر و رمضان سعی می‌کنند خوراک بدن انسان را در نذورات خود تامین کنند اما امسال دیدیم گروهی تلاش کردند در کنار خوراک بدن، خوراک روح انسان‌ها را نیز فراهم کنند.

اعضا گروه فرهنگی «کاشت» امسال در دو منطقه «حصیر آباد» و «کوی نفت» اهواز با تلاش‌های مستمر سعی کردند غرفه ای برای اهدای کتاب به صورت نذری در نظر بگیرند.

همچون آجیلی رنگارنگ، کتاب هایی متنوع با موضوعات مختلف روی میز، منظم چیده شده بودند و هر کس می توانست به انتخاب خودش هر تعداد کتاب دوست داشته باشد را بردارد....

.امید واریم که این نذر مهم سنتی شود و دوستان متول بعد از تکمیل علامات گرانقیمت چند ده تیغه و طبلهای بزرگ و سنجهای گران قیمت و. با سرمایه گزاری درنذر کتاب سنت حسنه خواندن راکه هم از تاکیدات معصومین علیهم السلام و قران مجیدو بزرگان دین است احیا کنند .

امید این سنت جای سنن غلطیکه آسیبزا  بعضا قابل لمس و دیدن در جامعه است را بگیرد و در سالهای پیش روی در خیمه های عزای حسینی که پر تعداد هم هستند شاهد حضور کتابهای مفید باشیم و دراین راه  به شرط حیات با تمام توان در خدمتم با این توضیح دعوت میکنم با کلیک برروی سرتیر داخل پرانتز تمام مطلب و عکس وتفصیلات را با هم مرور کنیم

بیشتر

 سوادآموزی منعطف ترین نظام آموزشی/ سواد جزء عناصر زندگی شهروندی است

  • ۹۴/۰۸/۰۵
  • محمد ساعدی

نظرات (۱۰)

بیست میلیون ایرانی عضو شبکه اجتماعی تلگرام اند . با همین تعداد آدام نوع نظام سیاسی سال 57 در کشور تغییر کرد ، آنوقت در حضور همین تعداد چند نفر دور هم می نشینند و با خوردن چای و شیرینی خیلی بی دغدغه تصمیم می گیرنداین شبکه را مسدود کنند . در حقیقت پیام می دهند نظر و رای مردم یعنی کشک . یعنی هیچ

نکته جالب نگاه این افراد معدود نسبت به مردم نیست ، بلکه ماست بودن وبی عملی بیست میلیون کاربر است که در برابر انسداد هیچ نمی کنند و هیچ بودن شان را ثابت می کنند . البته خیلی زود آنها شبکه دیگر می یابند و از طریق آن جوک هایشان را با هم مبادله می کنند .

چند ماه دیگر به رای همین اعضای این شبکه نیازمند می شوند . رای گیرندگان خوب می دانند در این سالها هر چه بکنند با حربه انتخاب بین بد و بدتر آنها را به پای صندوقها می کشانند بدون آنکه کسی از خود بپرسد درست در زمان دولت بد و نه بدتری مثل احمدی نژاد باز هم شبکه های اجتماعی مثل همیشه فیلتر می شود . خوب اگر رصد کنید اگر فاکتور در آمدهای نفتی نبود در هیچ زمینه یی فرقی بین بد و بدتر وجود ندارد . مثل غارتگران که هر دوره یی با خیال راحت غارت می کنند بدون آنکه نگران فیلتر شدن راههای غارت شان باشند

  • حامد توکلے
  • از ترمینال‌یکِ مهرآباد که اومدم بیرون، راننده‌های خود فرودگاه دورم جمع شدن. چندبار گفتم نمی‌خوام تا بی‌خیال شدن و رفتن. یکم پایین‌تر مسافرکشای شخصی بودن. داداش کجا می‌ری؟ خواجه‌نظام. چهل بده بریم. زیاده. داداش بااارونه‌ها زمینو نیگا. همه‌شون همین‌طور، اعداد بالا می‌گفتن و زرنگ بودن. بازم گفتم نمی‌خوام نمی‌خوام، تا بی‌خیال شدن.
    یه مردِ حدوداً پنجاه ساله ایستاده بود چند متر اون‌ورتر. از کنارش که رد می‌شدم، آروم گفت ماشین نمی‌خواین قربان؟ دستاش تو جیب کاپشنش بود. گفتم خواجه‌نظام چند می‌بری؟ گفت بیست خوبه؟ گفتم بریم. قربان ماشین‌ تو پارکینگه. اشکال نداره. تا پارکینگ رفتیم. چند تا دیگه از مسافرکشا دیدنمون و با لبخند گفتن «دکتر چه‌طوری دکتر؟». راننده بهشون سلام کرد و سوار ماشین شدیم. پیکان. ماشین از تمیزی بوی حوله می‌داد. روشن کرد، گفت شرمنده‌م ماشین قدیمیه. گفتم قدیمی؟ عالیه آقا.
    لبخند زد و از پارکینگ زدیم بیرون. گفت قربان موزیک دوست دارین؟ بله دوست داریم. کاسِت رو فرو کرد تو پخش. کاسِت. لعنتی. قابِ کاسِت روی داشبورد بود. رو لبه‌ش با خودکار آبی نوشته بود «قمیشی». خیابونای خیس و پاییزی. سیاوش می‌خوند، شهرِ من من به تو می‌اندیشم، نه به تنهایی خویش. راننده خیره به روبه‌رو. نوار توی دستگاه می‌چرخید.
    کالسکه‌ی گذشته‌ها. داشبوردِ تمیز، بوی روزای رفته می‌داد. بوی آدمایی که دیگه نیستن. شیشه‌ی سمت خودمو کشیدم پایین. سال‌ها می‌گذشت از آخرین باری که نمی‌خواستم به مقصد برسم. چراغِ آبیِ سقف، انعکاسِ اتاقِ ماشین رو انداخته بود رو‌ی شیشه‌ی جلو. تنم داشت گرم می‌شد. نشئه‌ی خاطرات می‌شدم. رسیدیم اول خواجه‌نظام. تشکر کردم. پولو دادم و پیاده شدم. در رو آروم بستم. یه بوق زد و رفت.
    کالسکه‌ی گذشته‌ها رفت.
    دوباره صدای حالا پیچید تو گوشم. صدای آهنگ رپی که از یه ۲۰۶ می‌اومد. صدای انژکتور. صدای چراغای ال‌ای‌دی. صدای چرخ‌دنده‌های فولادیِ گذرِ عمر.
    دکتر، سرت سلامت. چرخ پیکانت بچرخه. چراغ آبی سقفِ پیکانت خاموش نشه هیچ‌وقت، مثل چراغای دیگه، مثل همه‌ی چراغای آبی، که خیلی وقته خاموش شده‌ن.
  • شهرخوبانی
  • عرض کنم که منم رفتم دیدم،  واقعا وبلاگ رادیوساوه رفع فیلتر شده، کار ی به این ندارم که نویسنده هاش ادامه میدن یا نه، کاریم به کسایی که نویسنده های بنده خدا را اونهمه اذیت کردن ندارم، طرف صحبتم اون اقایی هست که از آب گل آلود ماهی گرفت و از اسم این وبلاگ(حقوق معنوی) سو استفاده کردو واسه خودش سایت زده، شما حالا میخوای چیکار کنی؟!!!
    سلام دوستان شهر خوبان و آقای ساعدی من یه دختر 20 سالم که تا الان خیلی دوست پسر داشتم قبلا مهمونی و دور همی نمیرفتم ولی جدیدا میرم جدیدا مشروب خوردم سیگار کشیدم بنده خدا مامان بابام کلی رو من حساب میکنن دوستم دارن و بهم اعتماد دارن دلم میخواد دست از این کارا بکشم تا حالا چند بار بازیچه دست پسرا شدم و ازم سو استفاده کردن بعدم ول کردن رفتن دلم میخواد یه دختر مغرور بشم که به هیچکس پا نمیده ولی انقدر دل رفتم که زود با هر کی دوست میشم وابسته میشم دلم میخواد دیگه با هیچکس دوست نشم ولی واسم مثل عادت شده انگار معتاد این کارم که ترکش مشکله خسته شدم از بس با اینو اون بودم شما میگید چیکار کنم دست از این عادتام بردارم جدی جدی میخوام از این به بعد ادم خوبی بشم یعنی میشه؟
    یعنی خدا اون همه گناهی که کردمو میبخشه اون همه دروغی که به پدر مادرم گفتم
    پاسخ:
    ایکاش هیچ دختری با این گذشته وجود خارجی نداشته باشه وایکاش....
    بانوی مجازی کسی جز خودت نمی تواند کمک کند واگر آنچه نوشتی حقیقت داشته باشد فقط خودت می مانی و ته مانده وجدانت و اشکهای مادرت و اینده ای که داری والسلام

    آدمها را نمی توان در لحظات عادی شناخت ، وقتی دچار خشم می شو ند آنچه به طور عمقی باور دارند واتاب می دهند . در این لحظات پر از خشم فحش های عادی را که می شنوید کنار بگذارید و گوش به قضاوتهایی بدهید که در مورد شما و دیگران بیان می شود .این قضاوتهای واقعی فرد است ، چرا که از ناخود آگاه بیرون می ریزد و اگر خود آگاه بر اساس مصلحت و ادب رایج حرف می زند ولی در خشم ناخودآگاه بی واسطه سخن اش را می گوید و حقیقت را عریان بیان می کند

    این تنها سندی است که داوری پنهان فرد را بر ملا می کند. در این دعواهاست می فهمید کسانی که بخشی از خاطره ، علاقه و مهرتان هستند چه حدی از تنفر در جانشان نسبت به شما وجود دارد . روابط طولانی ذره ذره گلایه را مبدل به نفرت و در نهایت آنرا فربه می کند و در نهایت خصلت غول آسا به آن می دهد . مگر آنکه طرفین منتقدانه با هم رابطه داشته باشند و با بی تعارف حرف زدن نگذارند خرده دلگیری به ناخودآگاه تبعید شود

    این گونه مناسبات در جامعه استبداد زده ، ریا کار و فریب زده چقدر به ندرت امکان پذیر است . به همین دلیل مدتهاست با دقت به صدای خشم دقیق می شوم و مناسبات واقعی خودم را با دیگران از نو می شناسم و چارچوب این روابط پی تازه یی را می ریزم و شاید بکلی از آن صرفنظر می کنم . این گروه کسانی اند که محبت را زود فراموش می کنند و حتی را تبدیل به عامل نفرت می کنند و اصلا یک ذره حاضر نیسند خطاها و ضعف های خود را بپذیرند . آنها مطلقا خوب اند و بقیه لابد شرورمطلق . رابطه با این افراد خود دوزخ است

    آنتونی کویین کسی است که برای ما مسلمانان و مخصوصا ما ایرانیان بسیار شناخته شده و آشناست . او نقش حمزه را در اولین و مقدس ترین فیلم تاریخ اسلام بازی کرد . وقتی فیلم دیگری از او دیدم که در صحنه ایی عریان با زنی همخوابه شد تعجب نکردم زیرا او هنرپیشه است و کارش همین است . روزی حمزه می شود و روزی دیگر زوربای یونانی .
    قرار نیست چون نقش حمزه را بازی کرده برایمان مقدس شود و تا آخر عمر به او قداست دهیم .شنیدم یکی از هنرپیشه های زن ایران تصویر بی حجاب خود را در صفحه شخصیش گذاشته و تلویزیون ایران هم ؛ چون او همچون کاری را کرده از پخش فیلمی که او در آن بازی کرده جلوگیری به عمل آورده .متاسفم برای آنها که هنوز اینگونه فکر می کنند, و خود را تافته جدا بافته می دانند .قرار نیست که ما پشت سر این افراد نماز بخوانیم و یا سوالات شرعی خود را بپرسیم .هنر پیشه کارش هنرپیشگیست . شاید از نظر شرعی امثال گلشیفته فراهانی و یا برخی هنرپیشه های زن ایرانی چون تن و یا موهای خود را عریان کنند گناه باشد ولی گناهشان بیشتر ازبرخی افرادی نیست که لباس پیغمبر می پوشند و یا ریش و پشم خود را بلند می کنند و ادعای مذهبیشان گوش فلک را کر می کند ؛ آنوقت دروغ و ریاکاری می کنند . و ماسک دینی می گذارند . دیگر مردم ما گول این افراد را نیم خورند و کاش افرادی که در رسانه ملی ما کار می کنند کم کم سرشان را از زیر برف بیرون بیاورند و واقعیت های جامعه را ببینند .
    باور کنید موی سر فلان هنرپیشه و یا دیگر خانم ها کسی را تحریک نمی کند . اگه قرار بود کسی به این سادگی ها تحریک شود صد درصد جناب اقای دکتر جلیلی نمی توانست دقیقه ایی کنار خانم لشتون بنشیند و مذاکره کند .
    سلام خسته نباشید.
    یه سوال ذهنمو مشغول کرده،یه جورایی میخوام بدونم طرز فکر ها در مورد این موضوع چیه.
    ما تو فامیلمون یه دختر خانم هست که عقد کردند و بهشون خیانت شد و طرف مقابل از هیچ تلاشی دریغ نکرد که ایشون رو پای طلاق بکشونه،و بالاخره هم به هدفش رسید.
    از هر زاویه ای که به داستان نگاه کنیم این خانم مقصر نبود و قربانی نابالغی اون آقا شد در حالی که یه دختر کاملا نرمال از همه لحاظ و نجیب هست.
    میخوام بدونم هر کدوم از شما حاضرید با چنین شرایطی یک دختر رو به همسری یا در خانوادتون به عنوان عروس یا همسر برادر و ... بپذیرین؟
    به نظرتون اینجور افراد آیندشون چی میشه؟
    pooria6.blogfa.com
    وبلاگ رادیوساوه که از زمین و زمان انتقاد میکرد و شش بار هم فیلتر شده و محمد-ف نویسنده آن(با نام مجازی پوریا) پارسال زندانی شده بود اکنون پس از گذشت حدود دو سال با تصمیم مقامات قضایی استان مرکزی  رفع فیلتر شده.
    گفته میشود محمد-ف در این مورد ساعتها با مسئولان قضایی و پلیس فتا گفتگو داشته و عده ای از مردم ساوه نیز  با ارسال تومار یا در تماس با مسئولان مختلف در فرمانداری  و استانداری خاستار رفع فیلتر از این وبلاگ پرطرفدار شده اند این در حالیست که قسمتی از وسایل شخصی او که قبلا در منزلش بازرسی و توقیف و ظبط شده بود هنوز به او تحویل داده نشده و پرونده اش در جریان است. هنوز معلوم نیست نویسندگان رادیوساوه ادامه خواهند داد یا نه.
    pooria6.blogfa.com
    سلام جناب ساعدی

    از تاریخ ساوه

    م-ف نویسنده زندانی وبلاگ رادیوساوه(با نام مجازی پوریا روحانیان) در نوشتن انتقادات، بسیار بیرحمانه و خشن عمل می کرد تا آنجا که "احمد آزاد" فرماندار برکنار شده ساوه یکی از کسانی بود که با نوشتن نامه به دادستان و اداره اطلاعات ساوه و پلیس فتا، خواستار سرکوبی این وبلاگ نویس معترض شده بود. در اینجا یکی از مطالب رادیوساوه را که مخاطبش مسئولین ارشد استان مرکزی هستند را با هم می خوانیم و قضاوت میکنیم:
    (بنده به شجاعت نویسنده اش درود میفرستم)

    استقبال از حضرت آیت الله در ساوه و یک نکته

     

    در این چند روز گذشته شاهد بازدید یکی از مراجع محترم تقلید (حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی) از شهرستان ساوه و سخنرانی ایشان در مسجد بزرگ این شهر بودیم. 

    اصل بازدید به قصد اطلاع از امور اساساً اقدام نیکویی است و استقبال هم نشانگر ادب و احترام ، ولی اینکه تعداد زیادی از مسئولین اصلی اجرایی و رده بالای استان مرکزی، کار و وظیفه و زندگی خود را تعطیل کرده و برای استقبال بیایند و امور مسلمین را به سختی بیندازند به نظر شخصی من اصلاً کار شایسته ای نیست.

    در تصاویری که یک خبرنگار در اینترنت منتشر کرده مشاهده می کنیم که بالاترین رده های مسئولین استانی و شهرستانی از جمله استاندار و فرماندار منصوب آقای احمدی نژاد در ساوه به همراه عده کثیری از مسئولین امنیتی ، انتظامی ، اداری و مدیران شهری حاضر هستند و اوقات مفیدی که قاعدتاً باید صرف حل مشکلات مسلمین شود به انتظار و استقبال گذشته است.

    و اما بارها شاهد بوده ایم که برای یک امضای ناقابل ، در پشت درهای بسته اسیر شده ایم چون حضرات مسئولین در جلسه یا سمینار بوده اند و چه بسا در همین اوقات نیز بنده خدای دیگری در انتظار امضای یک پاراف نامه است و کارش روی زمین مانده.

    آقایان مسئولین!  آقای شعبانی فرد استاندار محترم، آقای آزاد فرماندار گرامی!

    شما دارید از بیت المال مسلمین بهترین حقوق و مزایا را می گیرید تا مثلاً به امور ایشان رسیدگی کنید. شما وظیفه دارید با این موبایل و بهترین مدل ماشین و همه امکاناتی که در اختیارتان هست از ثانیه ها استفاده کرده و به مسائل و مشکلات روزمره مسلمین بپردازید که امروزه عمدتاً شامل بیکاری فزاینده و گرانی مرگبار است. باید استقبال خودجوش را به مردم مسلمان بسپارید زیرا به نظر من کار شما حضرات غیر اخلاقی و خلاف اصول خدمتگزاری صادقانه است. من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم ...

    یکی از تصاویر استقبال مدیران ارشد را ببینید:

    markazi.isna.ir//Files/News/Image/13924/59784.jpg


    سلام.ما یک گروه کوچک هستیم. گروهی که جمع شدیم تا به کارتن خوابهای شهرمان غذایی برسانیم. شروع کارمان از 15 وعده غذایی شروع شد. تعداد کارتن خوابها انقدر زیاد بود که مجبور شدیم از همسایه ها کمک بگیریم. حالا بعد از گذشت چند ماه به لطف خدا هر چهارشنبه در منطقه میدان شوش و دروازه غار (هرندی) سفره بزرگی پهن میکنیم و دو سه هزار نفری را پذیرایی مینماییم. آرایشگرهایمان اصلاح میکنند و تیم پزشکی درمان. اگر به آخر خط رسیده باشن و خسته شده باشن کمک میکنیم به کمپ روند و بعد از آن تمام تلاشمان را میکنیم تا کاری برایشان جور کنیم. راستی گوشه ای از پارک هم برایشان غذا تهیه میکنیم سیب زمینی سرخ کرده و املت و همبرگر. میخواهیم کاری کنیم دلشان برای خانه هایشان تنگ شود. در ادامه این کار در چندین شهر و استان انجام می شود و روزهای چهارشنبه در شهرهای زیادی اقدام به توزیع غذا میکنیم.
    روز اول محرم اولین یخچال ، کمد لباس و کتابخانه مان را در میدان شوش افتتاح کردیم . ما اعتقاد داشته و داریم که اگر کسی کارتن خواب شده است به دلیل آن بوده که ما در جایی از زندگی برای همسایه مان کم گذاشتیم و همسایه مان برای همسایه اش. حالا میخواهیم جبران کنیم.نگاهمان را فراتر از کارتن خواب ها نماییم. یخچالی نصب کردیم تا اگر گرسنه ای در شهرمان هست بتواند از این یخچال غذایی بردارد که یادمان باشد هر وقت خواستیم غذا درست کنیم یک پیمانه بیشتر درست کنیم برای یخچال سر کوچه مان برای همسایه ای که شاید رویش نشود درب خانه ما را برای یک وعده غذا بزند که نباید هم بزند. کمد لباسی گذاشتیم که اگر کسی لباس اضافه دارد در آن قرار دهد و افرادی که لباس ندارند از آنجا بردارند. و کتابخانه، بعد از سیر شدن شکم و پوشیده شدن توسط پوشاک میخواهیم اندیشه ها را هم کمی دستکاری کنیم. ابتدای هر کتابی که میخواهید هدیه دهید بنویسید جهت قرار داده شدن در کتابخانه های گروه مردمی پایان کارتن خوابی
    قرار است انشالله این یخچال ها و کمدهای لباس و کتابخانه ها و کمدی هم برای اسباب بازی های اضافه فرزندانمان میخواهیم در نظر بگیریم در سراسر کشور قرار بگیرد و در هر کوی و برزنی داشته باشیم.
    یادمان نرود این ها فقط و فقط یک بهانه است برای اینکه ثابت کنیم ما مردم مهربانی هستیم.
    چهارشنبه 6 آبان نود و چهار ساعت 10 شب پشت ارگ کریمخان تشریف بیارید تا کمکی به این اقشار کنیم،فقط دادن غذا ملاک نیست،مهر و محبت ماهارو لازم دارن تا بتونن به آغوش خانواده برگردند،هر چهارشنبه توزیع غذا داریم و این بهانه ای هست برای اثبات مهربانی و همدلی بین مردم ایران و شیراز

    در هفته های آتی برنامه ها و افراد گسترده تر میشن،هرکسی هر نوع کمک اعم از لباس غذا و میوه..... میتونه به اینها برسونه


     " امید "

    سرپرست گروه پایان کارتن خوابی شیراز * بهنام علوی
    09355050014 
    09128586523

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی