شهر خوبان

چو غلام آفتابم

هم از آفتاب گویم





دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پیوندها
  • ۰
  • ۰

یالطیف                  اطلاعیه   اطلاعیه  ..                     

همایش فرهنگی - ادبی اهل قلم ساوه – زرند – خرقان ونوبران  روز سه شنبه مورخ 14/11/93 از ساعت 15 در تهران خیابان قزوین – 16متری امیری خانه فرهنگ شبیری-جی طبقه سوم برگزار خواهد شد .به این وسیله از همه علاقه مندان دعوت می شود در این همایش حضور بهمرسانند.ازاطلاع رسانی همشهریان عزیز به دیگران پیشاپیش سپاسگزاریم.

افرادی که علاقه مندند مطالب آنان در کتابی که برای این همایش در نظر است چاپ شود.درج گردد، فایل word آن را که با فونت  b lotusتایپ شده تا مورخ 5/11/93 به نشانی پست الکترونیکی   

زیر ارسال نمایند.

Ah1337@chmail.ir یا     cheraghi@zarandestan.ir ارسال نمایند.

باتشکّر

 شورای مدیریت : خسروامیرحسینی- محمدعلی چراغی – علی سیفی وعبادی

مطلب مرتبط""باران ببار وحکایت عشق بلبل ازدفتر شعر علی ارجمند

وغیر مرتبط:::جاده خشکرود بازهم حادثه آفریدویک تن جان باخت توصیه 1مسئولان لطفا راحت نخوابند یکنفر دیگر هم کشته شد .کمی فکر کنید ...

 

 

 

 

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
 یا لطیف

پیام بسیار مهم رهبرانقلاب خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی/ اجازه ندهید واقعیّت‌ها بااغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود

بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.


سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌ی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.

 ادامه مطلب

 

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۱
مق?م? ?الط?ف

کمتر از ?ک سال از عمر مد?ر?ت مهندس مق?م? بر استان مرکز? گذشته بود که با نگاه دولت به ا?شان بر کرس? معاونت س?اس? وز?رکشور تک?ه زدند مبارکشان باشد. وما ا?ن حسن انتصاب را به جنابشان تبر?ک گفته و سعادت وسلامت و موفق?ت روزافزون از خداوند بزرگ برا?شان مسئلت م? نما??م خداوند حفظشان کناد.

واما بعد

آنچه برا? استان وبخصوص برا? شهرستان ما مهم است انتخاب استاندار? که فرا اراک? ب?اند?شد فرا اراک? تصم?م بگ?ردو همچن?ن اجرا?ش فرا اراک? باشد و کل جغراف?ا? استان برا?ش مهم باشد .مهم باشد که ز?رساختها? فرهنگ?.بهداشت? .ورزش?. و تفر?ح? و جاده ها? مواصلات? شهرها? کوچک وبزرگ به استانداردها? جامعه امروز و امروز جامعه که از خواسته د?ر?ن مردم است همخوان? داشته باشد. و درتوز?ع عادلانه اعتبارات دقت نظر داشته باشد. و به انتصابات قبل?   در سطح فرمانداران با دقت نظر ب?شتر? بنگرد.و به ا?ن مسئله مهم واساس? توجه فرما?د که خدا? ناکرده با تعو?ض فرمانداران? که هرچند ممکن است انتقادات بزرگ کوچک? به نوع نگرش آنها وارد باشد شهرستان? آس?ب نب?ند. ام?دوار?م ب?ش فعال? نما?ندگان اراک خنداب کم?جان وخم?ن درانتصاب استاندارجد?د کمتر?ن تاث?ر را داشته باشد وام?دوار?م استاندار? منصوب شود که با تدب?رش ازتمرکز گرا?? که برا? اراک جزهوا? آلوده و برا? شهرستان ما انبوه? از نداشته ها در پ? داشته را کلا  در کوتاه مدت پا?ان بخشد. وام?دوار?م که تمام اتفاقات خوب با استاندار جد?د برا? جغراف?ا? استان اتفاق افتد و ام?دوار?م که دولت محترم به ا?ن نکته اساس? در نقشه جغراف?ا?? با دقت نظر ب?شتر? بنگرد که چگونه ممکن است شهرستان? با مرکزاستان دو?ست وپنجاه ک?لومتر فاصله داشته باشد درحال? که در 65ک?لومتر? تهران و البرز و40ک?لومتر? استان قم واقع شده ?اشد

مطالب مرت?ط" نبود ثبات مد?ر?ت?؛ از موانع اصل? توسعه کشور/ تار?خچه تغ??ر استانداران مرکز?

               وزارت کشور و نظر مجمع نما?ندگان استان که...

            72/6درصد؛ موافق جدا?? ساوه و زرند?ه از استان مرکز?

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
?الطف

داستان? که م? خوام براتون تعر?ف کنم ?ک برداشت ازخاطرات د?روزها? آقا? "م" است .آقا?? که حساس?ت به  شکل ونوع غذا پدرش را در عنفوان جوان? درآورده بود .وا?ن مشکل اگرچه کمتر ول? هنوز که هنوزه کم وب?ش اذ?تش م?کنه .ب?شتر?ن مشکلش با غذاها??ست که پ?ازداغ دارد .چه غذاها?? که د?گران تا خوردن انگشتانشان پ?ش رفته اند. اما آقا?" م" فقط از تماشا? غذا لذت برده. فکر کن?د در سبزوار م?زبانش گوسفند? درسته سرسفره برا?ش ته?ه د?ده بود و رو? ا?ن گوسفند را به ز?باتر?ن شکل ممکن  با پ?از داغ و فلفها? چند رنگ وگوجه ونارنج   آراسته بود. ب?چاره آقا? "م "  فقط از د?دن منظره ز?با?? که توسط کد بانو? م?زبان به شکل مزرعه ز?با??  تز??ن شده بود لذت بردول? بودند کسان? که آنقدر خوردند که قادر نبودند...بگذر?م .اما داستان اصل? !آقا?"م" ?ک رورصبح خ?ل? زود برا? قرار کار?? که در تهران ساعت نه صبح همراه دوست وفام?لش داشت. وقرار شبانه شان آمدن فام?ل به در خانه آقا? " م" راس ساعت شش ون?م صبح بود. نبود وسا?ل ارتباط? مثل تلفن وموبا?ل وتاخ?ر ?ک ن?م ساعته دوستش آقا? " م" را واداشت که به منزل دوستش برود. نزد?ک در منزل دوستش که رس?د پدر دوستش که آقا? "م "را خ?ل? دوست داشت با نان سنگک داغ سرکوچه پ?دا شد واقا?" م" د?گر  سنگ? که برا? زدن در آماده کرده بود را زم?ن انداخت. ومردمهربان با تعارف بس?ار مجبورش کرد که قطعه کوچک? از سنگک داغ را بردارد و در را باز کرد وداخل شد .چند قدم ب?شتر داخل ح?ات را ط? نکرده بود که همسرش ر ا مامن?ه ا? مورد خطاب قرار داد.صد بار مگه نگفتم" ا?ن م?راث مونداتا تو ?ک ظرف? که آدم بفهمه بل?." زن گفت :م? خواست? گوشت باباتا صبا?? د بخور? که دندن م? خواست?.مرد:م?دون? که من عادت دارم. ? ? روز د د که م?خواست?م خوب با ش?م اوقاتمونو گ..مرغ? کرد? بروفت. وادامه  داد?ک بار د?گه  اگه ? جا بل? که من اشتباه کنم اصلن م?ندازمشون دور م?ندازمشون جلو سگ .زن گفت آره نه ا?نکه خ?ل? خراج و حاتم? فور? م? ر? ?ک د ست طلاشا برم م?خر? چه گ...ا مفت? م?خوره آره جا سوا?? بلم ! تو کدوم ظرف؟ تو اون ظرف? که از کربلا ب?ارد? .از مکه بخر?ده ا? ?ا سوغات? از مشد برم ب?ارد?  ؟گفت تو ظرف? بل که ننت تو جاهازت د ها داده بود من چ?مدونم بل تو ?ک پ?اله ک  من بفهمم و اشتبا?? نلم.. زن:حالا نبا صد بار خاکمال کنم وتا?د وفاف بزنم تا ا?ن بو? گند س?گارش بره آدم د انقدر نفهم انقدر ب? ..بابات ب?سوزه آدم نفهم..و آقا?" م "از فکر ا?نکه ?کنفر داندانها? مصنوع? ?ک نفر د?گه را در دهان گذاشته چندشش شد و حالت تهوع شد?د? پ?داکرد وهرچه به خودش م? خواست بقبولاند که اخه به تو چه مربوط که ?کنفر.. .نشد که نشد جواب مرد را که دعوت به خوردن صبحانه م? کرد اصلا نداد واصلا  حال غر زدن به دوستش که ?ک ساعت تاخ?ر داشت را هم نداشت و دا?م درحال تصور اتفاق? بود که افتاده بود. ا?نجابود که دندان مصنوع? هم به خ?ل چ?زها?? که برا? آقا?" م "تهوع آور بود اضافه شد. سالها گذشت وآقا? "م " به زندگ? آرامش در کنارخانواده خوبش ادامه م? داد تا دست روزگار زد و ?ک? از دوستان صم?م?ش مالک ?ک دست دندان مصنوع? شد وشد آنچه نبا?د م? شد. وا?ن موضوع درست مانند آقا?" م "را برد به دن?ا? آدمها?? که دوست داشتن خوراک? ا? را  بهانه م? کنند تا شا?د به قول? موجبات انبساط خاطر? را فراهم آورند ول? برا? آقا?" م "واقعا ا?نجور? نبود و ماجراها?? که در ب?ش از  دودهه در مح?ط کارش بر او گذشته مثنو? خروارها کاغذ.و شا?د اگر بخواهد بنو?سد چند جلد کتاب بشود?ا ?ک سر?ال چند قسمت? ن?مه کمد? تلو?ز?ون  که فقط به چند موردش اشاره م? کنم . روز? قاسم ?ک? از دوستانش که سر ش?فت واحد د?گر? بود به واحد آقا?" م" زنگ زدوگفت چند لا?ن از روشنا?? خاموش شده و قسمت تار?ک شده وآقا?" م"رفت ود?دبله کاملا درسته چند کل?د   قطع شده بود از آنجا?? که  هر قطع? برق? دل?ل? با?د داشته باشد. قطع? عمد? و قطع? حاصل از اتصال خ?ل? تفاوت دارد وا?نجا قطع? اراد? بود و آقا? "م" بعداز تحق?ق گسترده کل?دها? قطع را بالازد و قاسم- آقا?" م" را با تعارف ز?ادبه دفترش برد. دفتر? که به ظاهر فقط خودش بود. هنوز چا?? تمام نشده بود که آقا? م?رزا??(ازتعم?ر کارها? مجرب که چند ماه? به بازنشستگ?ش مانده بود) وارد شد و جند سئوال تخصص? از آقا?" م" پرس?د اخه آقا? "م"دوستان بزرگ? داشت که تمام سئولات را م? دانستند. مراوده با چن?ن دوستان?  برا? برخ? از بالا دست?ها   خوش آمد نبود.  هرچند آقا?" م " در ب?ن همکارانش  محبوب?ت ز?اد? داشت ودرب?ن بالا??ها خ?ل? جا?گاه مناسب? نداشت که به آن نم? پردازم. آقا?  م?رزا?? به خاطرات گذشته اش در سالها? پ?ش از ورود آقا?" م" پرداخت .از سالها? همکار? با خارج?ان گفت و از شاد?ها وغمها? آن روزها .و قطره اشک? هم گوشه چشمش نشست. و کرد آنچه که نبا?د م? کرد با زبان دندانها? مصنوع? بالا?ش را درآورد و..و تهوع آقا?" م" را تا مرز مردن برد. هرچه آقا?" م" عذاب م? کش?د خنده هابلند تر و بلند تر م?شد . آقا? "م" به هر زورو زحمت? بود دوستانش را در حالت فتح و پ?روز? که نص?بشان کرده بودو قسمت عمده سنار?و آنها را اجرا -ترک کرده وبه واحدش برگشت.آرزو م? کرد که همکاران واحدش در ا?ن عمل شن?ع تبان?  نکرده باشند.  ا?نگونه نبود وبا خوردن آب قند و مشت ومال حالش جا آمد و ا?ن هم گذشت .با اول?ن فرصت خودش را به ?ک پزشک? که گفته م?شد در ا?ن زم?نه تخصص داردمراجعه کرد و باگرفتن دار وازپزشک تازه متوجه شدکه به ?ک نوع ب?مار? وسواس مبتلا بوده که به علت عدم مداوا? به موقع حاد شده و  آخر?ن حرف دکتر ا?ن بود که تو با?د خودت به خودت کمک کن? و داروها کمک کم? به تو م? کند واقا? م?م تصم?م گرفت که د?گر کمتر به موضوع حساس?ت نشان بدهد. بالا?? ها برا? کاستن م?زان محبوب?ت آقا?"م"  از نقشه ها? ز?اد? استفاده م? کردند که ?ک?ش نوشتن سنار?وها?? برا? اجرا توسط  مهره ها?? در اخت?ارشان بود. تا آقا?" م" را وادار به برخوردها? ف?ز?ک? وانجام دادن رفتارها?? خارج از ش?ونات? که آقا?" م"به آنها معتقد بود و ذره ا? هم پا پس نکش?ده بود کنند. درگاه ضربه به آقا?" م" را خوب شناخته بودند و سنار?وها? چندش آور? م? نوشتندو مهره ها? در اخت?ارشان هم خوب اجرا م? کردند.ول? بودند کسان? که فقط برا? خنده و صرفا شوخ? به ا?ن ب?مار? آقا?" م" دامن م? زدند وا?ن بود که آقا?" م" با اراده و?ار? خدا تمام نقشه هارا نقش برآب کرد .اگرچه د?گر برا? خوردن غذا تا اخر?ن لحظه صبر م? کرد واگر مهره ها در سالن غذاخور? بود بدون خوردن خارج م? شد و به خوردن چند لقمه نان آن هم در ب?رون از رستوران اکتفا م? کرد . مهره ها  با نشان دادن دندانها? مصنوع?  آبرو خود م? برندند و آقا?" م" با حوصله و همکار? چند نفر از همکاران و دوستانش بر مهرها و بالا??ها پ?روز شده بود. تا ا?نکه ر??س قسمت قاسم ?ک روز به آقا?" م" زنگ زد وگفت :دستگاه دچار نوسان شد?د جر?ان شده و باعث شده که کل? ضا?عات تول?د بشه لطفا کار? کن. آقا?" م"گفت: دستگاه را روشن کن?د تا از پست اصل? علت را پ?دا کنم  و ر??س قسمت دستور داد چن?ن کنند. از آنجا?? که آقا? "م" روشن شدن دستگاه را م? د?د و ا?ن ماش?ن که ?ک? از مهمتر?ن ماش?نها? کارخانه بود و مصرف? نزد?ک به ?ک ون?م مگاوات وات انرز? الکتر?ک? برا? تول?د کردنش ن?از داشت و دستگاه فوق العاده مهم? بود او را پا? تابلوها? کنترل کشاند و درآنجا هم خواست که ماش?ن روشن بماندو با دستور او سرعت را بالا ببرند  ه?چ نوسان? مشاهده نکردندو نشانگرها? جر?ان و ولتاز و فرکانس همه طب?ع? بود ند"از واژه ها? ب?گانه استفاده نم? کنم" ناگفته نگذارم که درطول ا?ن مدت که ب?ش از ?ک ساعت شد آقا? ر??س با ل?وان ت?ره رنگ مدام در حال نوش?دن چ?ز? بود که م? گفت شوهر خواهرم جد?دا از هند آورده و کل? خواص و مزا?ا دارد.وقت? همه چ?ز را به خوب? کنترل کرد ?ک? از کارگران قسمت کتر? کوچک? آورد و ?ک ل?وان  با همان رنگ? که گفتم.  آقا? ر??س ل?وانها را پر کرد ومقا?سه کرد و مقدار? از ل?وان? که برا? آقا?" م "در نظر گرفته بود را به ل?وان خودش ر?خت وگفت:آقا?" م"تاسرد نشده بزن تو رگ . اقا?" م"دنبال قند بود که گفت: نبات انداختم و در حال? ?ک تکه نبات به آقا?" م"م? داد گفت: برا? ا?نکه از ش?ر?ن?ش مطمئن بش? ا?ن را هم بنداز داخلش و ا?ن هم قاشق . از آن جا?? که دستها? کارگر تم?ز تر بود آقا? "م" با اشاره فهماند که تو هم بزن .ر??س در حال? که به سمت اتاق فرمان ماش?ن م? رفت گفت: آقا?"م"?ادت باشه ?ک سئوال در باره س?کس?ونرها دارم که ازشما بپرسم . اقا?" م" که چا? را تقرببا به ن?مه رسانده بود گفت: برا? چ? م? خواه? مهندس ؟مهندس گفت: پسرم داره برق قدرت م? خواند م? خواهم امشب غافلگ?رش کنم . آقا?" م"ن?مه د?گر راکه م? خواست بخوره ناگهان ن?م دست دندان مصنوع? را در داخل ل?وان چا? مشاهده کرد وعل? رغم داشتن حالت تهوع و خنده ها? ممتد چند نفر با زحمت خودش را به واحدش رساند و دوباره آب قند و مشت ومال. ا?ن بار آقا?" م"از دوست  صم?م? که با داشتن دندان مصنوع? ا?ن روزها خ?ل? هوا? او را داشت خواست در حق?قت خواهش کرد تا داندان ها? مصنوع?ش را از دهانش خارج  ودر ل?وان او ب?اندازد   با بودن ?ک دست دندان کامل در ل?وانش و حال بدش ?ک پارچ آب خورد. چا? خورد و ا?ن کاررا چند روز  تکرار کرد و تکرار کرد. بماند که چه تاوان سنگ?ن? آقا? مهندس -قاسم و تعداد? از مهره ها دادند وگاها هم م? دهند . دندان مصنوع? د?گر درمفکرش ن?ست و برا? او  عاد? شده ود?گرآزارش نم? دهد.چه حالاد?گر خودش ناگز?ر به استفاده از دندان مصنوع? است.او تصم?م گرفته است هوا? کسان? که دوستشان دارد رادر ا?ن مسئله بزرگ داشته باشد و ونکند داستانش برا? عز?زانش تکرار شود . به روز? فکر م? کند که اگر نردبان ز?ر پا?ش را محکم کرده بود و ?ا در آن روز کذا?? که دوستش م? خواست تفاوت ترمز ABSرا با ترمزها? معمول? را با ماش?ن جد?دش نشان بدهد کمر بندبسته بود از ناح?ه دهان آس?ب نم? د?د و اگر واگر ها? د?گر هم مرتکب نشده بود شا?د الان ا?ن مشکل را نداشت .آقا?" م"م? فهمد و م? داند از درد? که حاصل از ب? تدب?ر? است نبا?د نال?د و ه?چ اگروشا?دو با?د? کمکش نم? کند . او با?د تاآخر عمر از دندان مصنوع? استفاده کند . او در حال برنامه ر?ز? دق?ق? است که به عز?زانش ود?گران? که مجبور به کنار آمدن با او?ند آزار نرساند .حالشان را بد نکند و...دعا کن?م که آقا?" م" چند ساله باق? مانده از عمرش را عز?زانه به پا?ان برساند  تااگر خبط وخطا?? هم د?گران از"م"ب? دندان د?دند بر او ببخشا?ند که حتما عمد? در کار نبوده است.

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

?اد ?ار

?ا ل?طف

استاد مشفق کاشان? درگذشت.....

خالق آثار گرانبها? شعر? ::سرود زندگ?، سراب آفتاب، آذرخش، آ?نه خ?ال، گز?نه ادب?ات معاصر، شب همه شب، هفت بند التهاب، پنجره ا? به آفتاب، در صلا? غم، تضم?ن 12 بند محتشم کاشان? و س?رنگ که تاکنون از فق?د سع?د بچاپ رس?ده .در ا?ن باره خواهم نگاشت. رحمت و غفران الله? برعباس ک? منش ملقب به مشفق کاشان? باد

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
لط?ف
 با افتخار مطلع شد?م که جناب محمد طالب? مد?ر دفترخانه شماره2مامون?ه اقدام به ا?جاد وبگاه? با
 
هم?ن نامبه آدرس     http://zarandiehtalibi2.blogfa.com/  نموده اند
 
ضمن سپاس فراوان از استاد محمد طالب? بابت راه انداز? ا?ن پا?گاه موفق?ت روز
 
افزون  ا?شان ومجموعه تحت مسئول?تشان را ازخدواند متعال خواستار?م.
 
  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
?ا لط?ف

آن هنگام که آخر?ن درخت قظع شود


م? گو?ند ?ک? از رؤسا? قبا?ل سرخ‌پوست آمر?کا در اواخر قرن نوزدهم م?لاد? گفته است "

هنگام? که آخر?ن درخت قظع شود آخر?ن ماه? ص?د آخر?ن پرنده آخر?ن آهو وآخر?ن خرس و آخر?ن

 

 

بزکوه? واخر?ن و..  شکار شود. آخر?ن قطره آب آلوده شود وآخر?ن ذرات ح?ات بخش هوا آلوده شود.آنوقت بشر?ت م? فهمد که پول خوردن? ن?ست

چند روز? هست که مثلا مبارزه با شکار ب? رو?ه در شهرستان ما کل?د خورده در ا?ن مبارزه از شکار چ? غ?ر قانون?;که سرتاکس? درم? شده قوچ کو ه?  ز?نت بخش منزلش بود دستگ?ر شد. دوشکار چ? خرگوش دستگ?ر شدند .وشا?د شکارچ?ان متخلف د?گرهم به زود? دستگ?ر شوند و مسئله مهمتر.از همه مهمتر برداشت آب به مدت ?ک ماهه ازمنابع ز?ر زم?ن? ممنوع شد که ا?ن مطلب در صورت نبار?دن نزولات آسمان? شا?د چالش زا باشد. که ام?دوار?م ممنو ع?ت کارشناس? شده باشد.اما بعد

امروز که آبگ?رها?  بالادست م?زبان پرندگان مهاجر است و به اذعان سازمان حفظ مح?ط ز?ست ?ک م?ل?ون تفنگ در دست شکارچ?ان است که به راحت? به هر شکار? در دشتها شل?ک م? کنند کفتار فدا? خرافه پرست?  برخ? از آنهاست و پرندگان و خرگوشکان و بزها? کوه? آهوبچه هاو پرندگان مهاجر که جا? خود دارند. پس حق م?ده?دکه دوستداران مح?ط ز?ست نگران باشند  در ا?ن زم?نه چند عکس از کشتار? که مربوط به برخ? نقاط کشور است و افشا شده را قرار م? دهم و م?زان برخود ح?وانات در جاده ها را با?د اضافه کن?م. و استدعا دارم که به آ?نده ا? فکر کن?م که در آن نه بزکوه? جولان بدهد نه پرنده مهاچر? بماند ونه کفتار? وگرگ? که لازمه چرخه سالم مح?ط ز?ست است .در دشتهامان د?ده شوند!!و از?وزها هم تنهاعکس? بماند و طرح? بر رو? لباس?

?ک ماده پلنگ بر اثر برخورد با خودرو تلف شد ?ک خرس قهوه‌ا? بر اثر برخورد با خودرو تلف شد موتور و جاده، بلا? جان آهوها

   ا?ن سه موجود ز?با در تصادف تلف شدند    ح?ف ا?ن پرنده ز?با نبودکه قرار بود با قاچاق به کشور نفت فروشها بر رو? دست ?ک شکم کننده س?ر? ناپذ?ر(ا?نجا) از همه چ?ز بنش?ندو با پول عوض شود پول?که از چن?ن ب?رحم? حاصل شود مطمئن به کار  نخواهد آمد!!پرنده م?ل?ارد? از قفس پر?د (+عکس)

اداره حفاظت مح?ط ز?ست زرند?ه گفت: سر تاکس?درم? شده ?ک راس قوچ وحش? از منزل ?ک شکارچ? متخلف در ا?ن شهرستان کشف و ضبط شد

 م?‌شود.

 

 مد?رعامل مؤسسه دوستداران و حافظان طب?عت ساوه و زرند?ه از کشتن ب?‌رحمانه ?ک کفتار در ارتفاعات سد الغد?ر ساوه خبر داد.

ر??س داره حفاظت مح?ط ز?ست زرند?ه گفت: ب?ش از 100 گونه پرنده مهاجر وارد ز?ستگاه ها? طب?ع? ا?ن شهرستان شده اند.

سقوط ?ک پرنده از ارتفاع و مرگ وحشتناک تا جان دادن او آنچه د?د?د ?ک نقطه کوچک از فجا?ع? است که نسبت به مح?ط ز?ست روا داشته م? شود و با علم به ا?ن نکته که در برابر ?ک مح?ط بان دو?ست شکارچ? وجود دارد.?عن? ?ک تفنگ برابر دو?ست تفنگ شکارچ?ان .تو خود حد?ث مفصل بخوان از ا?ن مجمل.

در ادامه  بخش? از کشتار ب? رو?ه از شاهکها? قاجار و توله هاشان و دوستان خارج?شان را فراهم آورده ام که علاقمندان م? توانند تماشا کنند

,واما

ر??س اداره حفاظت مح?ط ز?ست زرند?ه  اطهارکرد: حضور پرندگان آبز? و کنار آبز? در ز?ستگاه ها? آب? زرند?ه امسال پررنگ است و در برنامه ا? منظم گشت زن? و مراقبت ها? لازم در خصوص ا?ن گونه ها? ارزشمند انجام م? شود.

و? همچن?ن از مردم و جوامع محل? که همجوار با ز?ستگاه ها? طب?ع? زرند?ه هستند خواست: از پرندگان مهاجر حما?ت کرده و در صورت مشاهده هر گونه تخلف و شکار غ?ر مجاز موضوع را به اداره حفاظت مح?ط ز?ست ا?ن شهرستان اطلاع دهند.ب?ا?د  در صورت مشاهده متخلف?ن حتما اطلاع ده?م.
از خبرنگار توانا و دوست داشتن? عل? آقا? فرقان? سپاسگزارم

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰

شاه در رفت

  • محمد ساعدی
  • ۰
  • ۰
کمپ?ن عشاق محمد(ص)اغا

من عاشق محمد هستم....

       من عاشق انسان? هستم که عاشق همه بود

            که دلش م? گرفت اگر دل ?ک مورچه م? شکست        

                     و اشک م? ر?خت اگر کودک? زم?ن م? خورد

   من عاشق محمد هستم

       انسان? که دست ها?ش م?وه ها? ملکوت را م? چ?د

                    و آغوشش معنا? همه مهربان? ها? عالم بود

                         نان را م? بوس?د و م? خورد

                               و آب را آ??نه م? کرد و م? نوش?د

  من عاشق محمد هستم...

                چون محمد، حق?قت عشق و عاشق و معشوق است......

اغازز به کار کمپ?ن جهان? "عشاق محمد" صل? الله عل?ه و آله و سلم

 هم ترور?ست هم توه?ن به مقدسات محکوم است.

من شارل? ........ن?ستم

من از ترور?ست متنفرم چه کودک نوپا?? در غزه باشد چه دانشمند هسته ا? در ا?ران.

من از ترور?ست متنفرم چه مردم ب? پناه ش?عه در کافه ا? ب? ستاره در لبنان مظلوم وچه در هتل پر ستاره در ابو ذب? در خون خو?ش بغلتند

من از ترور?سم متنفرم چه در پار?س باشد و چه اند?شمندان و دانشمندان در تهران

من از ترور?سم متنفرم چه در آن 72نفر از بهتر?ن انسانها در حزب جمهور? اسلام? باشد و?ا عماد مغن?ه در هرکحا? دن?ا

من شارل?.....ن?ستم

من از قاتلان عل? ناج? کار?کاتورست مسلمان فلسط?ن تا قاتلان کودکان غزه به ?ک اندازه متنفرم .

وبرا?م دن?ا? بدون ترور?ست ا?ده آل تر?ن دن?است

من از اهانت کنندگان به مقدسات به ?ک اندازه متنفرم چه البغداد? و الظواهر? باشندچه کانون موهن?ن به مقدسات در لندن وپار?س و هرکجا که م?خواهند باشند باشند.

من رسول مهرو عطوفت عشق محمد (ص)را دوست دارم ع?س? (س)را دوست دارم موس? کل?م الله (س)را دوستدارم من عاشق صلحم از سلمان رشد? ب?زارمپس شارل? ن?ستم

 من مسلمانم وش?عه ام من شارل? ن?ستم!

 

 

« نه من شارل? ن?ستم » چون کس? که به مقدسات  د?گران توه?ن م? کند و خدا و پ?امبرانش را به تمسخر م? گ?رد د?گر حت? به قوان?ن  اروپا?? ن?ز ارج نم? گذارد. شعارها? وحدت مل? م? دهد اما خال? از محتوا? عدالت و انصاف است  و حاضر ن?ست ادغام نسل ها? سوم و چهارم مهاجران در جامعه اش را بپذ?رد. اعراب از آن انتقاد م? کنند که چرا اروپا سالهاست گروه ها? طرفدار خشونت را در دامن خود پرورش م? دهد و از سو? د?گر به صورت? قدرت? اشغالگر به سرزم?ن ها? ما م? آ?د. چگونه است که اروپا از اشغالگران اسرا??ل? ب? ترد?د حما?ت م? کند. تا آنجا که بن?ام?ن نتان?اهو جسارت پ?دا کرده و از ?هود?ان فرانسه دعوت م? کند به فلسط?ن اشغال? ب?ا?ند و بعد خودش عل?ه ترور?سم تظاهرات م? کند حال آنکه او بزرگ تر?ن ترور?سم خاورم?انه که دن?است.

«من شارل? هستم » به شرط? که آزاد? ب?ان معنا? واقع? خودش را داشته باشد و «شارل? ن?ستم » وقت? که توج?ه کننده تبع?ض و خشونت ها? جد?د باشم.

من از ترور?سم ب?زارم وبا ترور?سم در جنگم. چه با اسم نتان?اهوباشد چه رجو? چه البغداد? باشد چه عمرچچن?  وچه ر?گ? باشد چه قاسملو هرکه م? خواهد باشدمن از اومتقرم وبا او درجنگ. من مسلمانم من ش?عه ام.من شارل? ...ن?ستم اگر رجو? نتان?اهو اردغان قاسملو ....شارل? باشند من ن?ستم که اگر باشم به انسان?ت جفا کرده ام .

 

 

I love Mohammad "P.B.U.H"

 

I hate terrorism.

 

I condemn insulting the holy prophets.
 
من عاشق محمدم
از تروریسم متنفرم
توهین به پیامبران الهی را محکوم میکنم.
أنا أحب محمد صلی الله علیه و آله
أنا اکره الأرهاب 
أنا ادین الأهانة على الأنبیاء  کلهم

مطالب مرتبط:انتشار تصاو?ر هولناک از قتل عام مسلمانان توسط بو کوحرام در ن?جر?ه

             من ?ک مسلمان زخم خورده از شارل? هستم...

           شارل? ابدو بارد?گر کار?کاتور موهن منتشرکرد

          حمله شد?د اللحن ?ک روزنامه سعود? به ر??س جمهور ا?ران

       چرا ترور?ستها زنده دستگ?ر نشدند

 

  • محمد ساعدی